تابهحال به این فکر کردهاید که سراغ ساخت متآمفتامین بروید؟ یا حتی سادهتر، بزنید به کار پخش مواد؟! همهچیز از همین پرسش آغاز میشود؛ پرسشی که شاید پاسخ آنیاش، نه باشد ولی تولیدکنندگان یا توزیعکنندگان مواد همیشه افراد حرفهای و آموزشدیده نیستند یا حتی با نیت قبلی سراغ اینگونه کارهای خلاف نرفتهاند. گاهی سرنوشت مسیری پیشروی ما میگذارد که باید تصمیم درستی بگیریم و متأسفانه گاهی تصمیم درست در آن لحظۀ دشوار ما را به فرجام نیکی نمیرساند!
در این مقاله از مجله هنری اهل سینما قرار است به نقد سریال Breaking Bad بپردازیم. ما در این نقد قصد داریم سریال «بریکینگ بد» را از جنبههای گوناگون بررسی کنیم تا دریابیم چرا این سریال شایستۀ لقب بهترین سریال تلویزیونی است. جنبههایی که پا را فراتر از یک سریال عامیانه میگذارند و تبدیل به فلسفۀ زندگی و ریشۀ انتخابهایمان میشوند.
بد نیست نقد و بررسی سریال بریکینگ بد را با دیدن تیزری از فصل پنجم آن آغاز کنیم تا بیشتر به جذابیتهای آن پیببریم.
تیزر (تریلر) سریال بریکینگ بد
خلاصه فیلم Breaking Bad؛ خطر اسپویل فیلم
برای کسانی که هنوز سریال را ندیدهاند؛ در معرفی سریال Breaking Bad میتوان گفت که روایت زندگی یک معلم شیمی ساده، والتر وایت (با بازی برایان کرانستون) است که با همسر باردارش اسکایلار و پسر نوجوانش والت جونیور در حومۀ نیومکزیکو زندگی دشواری دارند. هنگامی که پزشکان تشخیص میدهند والت سرطان مرحلۀ سوم دارد، او بهدلیل ناامیدی و تلاش برای تأمین آیندۀ خانوادهاش در مواجهه با صورتحسابهای ویرانگر پزشکی، تصمیم میگیرد مهارتهای علمی خود را به سمت جهان بیرون از آموزشگاه سوق دهد.
والت با دانشآموز سابقش به نام جسی (با بازی آرون پل) که اکنون فروشندهی سطح پایین داروهای متابولیک است، تصمیم میگیرد مواد مخدر بفروشد تا از بدهیهایش نجات پیدا کند. دانش والت از شیمی به او اجازه میدهد بهترین و خالصترین متآنفتامینی را بپزد که نیومکزیکو دیده است. در کنار دانش شیمی والت، جسی ابزارهای هوشمند خیابانی، روابط و یک موتورخانه متحرک RV دارد که در آن 24ساعته در بیابان مت میپزند و … .
جوایز و نامزدیهای سریال Breaking bad
ـ برایان کرانستون: برندۀ جایزۀ امی برای بهترین بازیگر نقش اول مرد سریال درام سال 2014
– آرون پاول: برندۀ جایزۀ امی برای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد سریال درام سال 2014
– آنا گان: برندۀ جایزۀ امی برای بهترین بازیگر نقش اول زن سریال درام سال 2014
– وینس گیلیان: برندۀ جایزۀ امی برای بهترین سریال درام سال 2014
– وینس گیلیان: برندۀ جایزۀ امی برای بهترین سریال دارم 2013
– آنا گان: برندۀ جایزۀ امی برای بهترین بازیگر نقش اول زن سریال درام در سال 2013
– مویرا والی ـ بکت: برندۀ جایزۀ امی برای بهترین نویسنده سریال درام در سال 2012
– آرون پاول: برندۀ جایزۀ امی برای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد سریال درام در سال 2012
– آرون پاول: برندۀ جایزۀ امی برای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد سریال درام سال 2010
– برایان کرانستون: برندۀ جایزۀ امی برای بهترین بازیگر نقش اول مرد سریال درام سال 2009
– برایان کرانستون: برندۀ جایزۀ امی برای بهترین بازیگر نقش اول مرد سریال درام سال 2008
– برندۀ جایزۀ بفتا برای بهترین سریال درام بینالمللی 2014
– برایان کرانستون : برندۀ جایزۀ دربی طلایی برای بهترین بازیگر نقش اصلی در سریال درام دهه 2019
– آرون پاول: برندۀ جایزۀ دربی طلایی برای بهترین بازیگر نقش مکمل در سریال درام دهه 2019
– مویرا والی ـ بکت و ریان جنسون: برندۀ جایزۀ دربی طلایی برای بهترین متن سریال درام یک دهه 2019
– برندۀ جایزۀ دربی طلایی برای بهترین سریال درام 2014
– برایان کرانستون: برندۀ جایزۀ دربی طلایی برای بهترین بازیگر نقش اول در یک سریال درام 2014
– آرون پاول: برندۀ جایزۀ دربی طلایی برای بهترین بازیگر نقش مکمل در یک سریال درام 2014
– آنا گان: برندۀ جایزۀ دربی طلایی برای بهترین بازیگر نقش مکمل زن در یک سریال درام 2014
– مویرا والی ـ بکت و ریان جنسون: برندۀ جایزۀ دربی طلایی برای بهترین متن سریال درام 2014
– آنا گان: برندۀ جایزۀ دربی طلایی برای بهترین بازیگر نقش مکمل زن در یک سریال درام 2013
– برایان کرانستون: برندۀ جایزۀ دربی طلایی برای بهترین بازیگر نقش اول در یک سریال درام 2013
– جاینکارلو اسپوسیتو: برندۀ جایزۀ دربی طلایی برای بهترین بازیگر نقش مکمل در یک سریال درام 2012
– برایان کرانستون: برندۀ جایزۀ دربی طلایی برای بهترین بازیگر نقش اول در یک سریال درام 2012
– آرون پاول: برندۀ جایزۀ دربی طلایی برای بهترین بازیگر نقش مکمل در یک سریال درام 2010
– برایان کرانستون: برندۀ جایزۀ دربی طلایی برای بهترین بازیگر نقش اول در یک سریال درام 2009
سریال بریکینگ بد؛ یکی از سریالهای برتر جهان
چرا بریکینگ بد بهترین سریال تاریخ است؟
Breaking bad یک اصطلاح محاورهای آمریکای جنوبی است به این معنی که یک نفر در حال چرخش بسیار اشتباه از مسیر مستقیم و باریک است. والتر وایت یک معلم شیمی دبیرستانی فقیر و مضحکی است که [از اینجا به بعد ممکن است داستان سریال لو برود] یک پسر معلول و یک نوزاد برنامهریزینشده در راه دارد و در همین شرایط به سرطان ریه دچار میشود؛ پس تصمیم میگیرد با شاگرد قدیمی خود جسی پینکمن همکاری کند. آنها متآمفتامین را در یک آزمایشگاه متابولیک RV میپزند؛ به این امید که بهاندازهی کافی پول پسانداز کند تا خانوادهاش پیش از مرگ تأمین شوند.
احتمالاً تا همینجا متوجه دردسرهای گوناگونی که والتر با آنها روبهروست شدهاید؛ ولی اوضاع حتی از این هم پیچیدهتر میشود. این هنر بدیع نویسندگان، بازی گیرای بازیگران و البته خلاقیت مسحورکننده آفرینندۀ سریال است که سریالی بیمانند ساخته است. البته پاسخ «چرا بریکینگ بد بهترین سریال تاریخ است» شاید این باشد که پایان سریال بریکینگ بد هرگز قابلپیشبینی نیست.
سریال بریکینگ بد در رقابت شانهبهشانه با وارث برحقش و جد بزرگش better call soul قرار داد. سریال «بهتره با ساول تماس بگیری» پیشدرآمدی از سریال بریکینگ بد است که با الهام از وکیل این زوج جنایتکار، ساول گودمن، ساخته شد و درنقد سریال better call saul به این موضوع پرداختیم که انتخاب خوب و خوبتر بین هردو سریال کاری دشوار و سخت است.
آنچه در قلب نقد سریال Breaking Bad پنهان شده، منظره مردی است که بهتدریج خود را از محدودیتهای معمول جامعۀ روزمره دور میکند؛ روندی که با عملکرد درخشان کرانستون نمود مییابد. والت، مردی گرفتار و پردردسر، مردهای بود که زنده شد. منظرۀ نیومکزیکو از مراکز خرید پلاستیکی و خانههای کلیشهای حومهای، مکانی کسلکننده برای زندگی بهنظر میرسد (جای تعجب نیست که در این شهر بازار بسیاری برای مت وجود دارد)، اما بهدرستی به غرب وحشی والت تبدیل میشود؛ مکانی برای خطر و ثروت.
تماشای والت در حال لغزش از روی نقشه بسیار جذاب بهنظر میرسد. او خوشحال است که یک مشکل را تبدیل به معادلۀ حلشدنی میکند، اما خیابان اینطور کار نمیکند. والت متوجه میشود که بهسادگی این ماده تولید نمیشود و به کلاس درس خود بازمیگردد؛ چراکه توزیع، قلمرو و رقبای قدرتمندی وجود دارند. والت میفهمد که باید مانند یک بازیکن واقعی فکر و عمل کند.
نمایی از دین نوریس، بتسی برندت، آر جی میت، آنا گان، برایان کرانستون و آرون پاول در سریال بریکینگ بد
درامی با خندههای تلخ: توانمند در درو کردن جوایز امی
در نقد سریال بریکینگ بد باید بگوییم که هر قسمت یک ماجراجویی پرمخاطره و پیچیده برای حمایت از یک زوج عجیبوغریب و در معرض آسیب است. وقتی در بحرانها فرومیروند، یک معلم ـ دانشآموز، پدر و پسر، تنش و تکاپوی شگفتی رخ میدهد. والت متوجه میشود که به یک سلطان بزرگ مواد مخدر تبدیل شده است که با نام ترسناک هایزنبرگ شناخته میشود.
او و جسی میخواهند میلیونها دلار بهدست بیاورند. آنها حتی باید وکیل خود را به سبک پدرخوانده استخدام کنند اما اجساد، پیدرپی روی هم انباشته میشوند؛ از جمله اجساد دوستدختر جسی، چندین فروشنده و توزیعکننده و فروشنده دیوانۀ مواد مخدر به نام توکو.
DEA اطراف را بو میکشد و والت در خانهاش و در شبکهای از دروغ و گناه پنهان میشود. او حتی باید تحمل کند که پسر فداکارش یک وبسایت اهدای آنلاین راهاندازی کند تا به جمعآوری پول برای درمان سرطان پدرش کمک کند، درحالیکه آنچه در طبقۀ پایین و در عایق پنهان شده، نیممیلیوندلار پول موادی است که والت میتواند به آن اعتراف یا این پول را برای درمانش خرج کند.
نقد سریال Breaking Bad به شیوهای کوئنسکی خندهدار است و از کمدی ذاتی تماشای والت در دنیای مواد مخدر و از پیشپاافتادگی زندگی حومهای ایالات متحده استفاده میکند؛ جایی که همۀ مردم موضوعهایی برای پنهان کردن دارند. منظرۀ والت و جسی که در خانۀ متحرک RV خود میپزند ـ نماد یک گردش کامل خانوادگی در حومۀ آمریکا که اکنون سرشار از وسایل پختوپز متا شده ـ بینهایت خندهدار است.
هنگامی که د فصل اول والت انبار زبالۀ دورافتاده را برای اولین فروش عمدۀ مواد مخدر انتخاب میکند، جسی در رانندگی طولانی ناله میکند: «تو نیومکزیکو، همۀ معاملههای مواد مخدر در تاکو بلز یا جوجههای سرخشده پنهانی انجام میشن!» والت فقط آن انبار را انتخاب کرد؛ چراکه آنجا یک معاملۀ مواد مخدر مانند فیلمها اتفاق میافتد. حقیقت این است که هردو راهی زمین بازی خود هستند. بد نیست همراه نقد سریال برای درک این تضاد، منتخبی از لحظات برتر بریکینگ بد را با آمیزهای از ترس و خنده ببینیم.
نزول غمانگیز و اندکی رقتانگیز مردی شایسته به سمت انحطاط اخلاقی
هنگامی که نخستین فصل از سریال بریکینگ بد را دیدیم، انتهای این سریال تقریباً نامشخص بود: داستانی از یک معلم شیمی دبیرستانی در گوشهای از خاک کمتر شناختهشدۀ آمریکا با زندگی سخت و تلاشی ناامیدانه. او گمان میکند به دلیل بیماری سرطان میمیرد؛ پس با یکی از شاگردان سابقش به نام جسی همکاری میکند تا کریستال مت بسازد و بفروشد و بهسرعت دلارهای فراوانی بهدست بیاورد تا از این طریق امنیت خانوادهاش پس از مرگ او فراهم شود.
نقد سریال بریکینگ بد مانند یک داستان چخوفی سوزناک دربارۀ مردی شرافتمند است؛ اگرچه اندکی رقتانگیز بهنظر میرسد. مردی که تلاش میکند یک زندگی شکستخورده را پابرجا نگه دارد. شاید دلیل جذب شدن من به تماشای ادامۀ سریال، از علاقه شخصیام به شیمی و کنجکاوی ساخت متآمفتامین ناشی شد!
این سریال پرترهای از صعود همزمان یک مرد (سلطان مواد مخدر) و سقوط او (به سمت انحطاط اخلاقی) است. برایان کرانستون در نقش والتر وایت با بازی خارقالعادهاش ما را در هر قدم از سریال با خود همراه میکند. برای درک مقیاس موفقیت او، کافی است پوسترهای فصل اول و پایانی را با یکدیگر مقایسه کنید: در فصل اول، مردی را با ظاهری خفتبار (با پوشش آشفته و نامناسب، درمانده و تنها در بیابان) میبینیم که برگرفته از صحنۀ گریز شتابزده او پس از کشتن دو موادفروش است. این درماندگی را با حالت دستها (Yمانند) ) و اسلحهای در دست میبینیم که معلوم است نمیداند چگونه با آن کار کند. در پایان، هیولایی را میبینیم که به بیرون نگاه میکند؛ سایهای که بهسختی تشخیص داده میشود. در این پوستر مردی را مشاهده میکنیم که بر کرسی پادشاهی (تولید نابترین شیشه) نشسته است. مردی که به ظاهر متفاوت، ولی در واقع همان اندازه درمانده و اینبار رو به ویرانی است.
نمایی از برایان کرانستون در پوستر فصل یک بریکینگ بد
نمایی از برایان کرانستون در پوستر فصل پنجم بریکینگ بد
حتی مایک (با بازی جاناتان بنکس) نیز از رفتارهای خودخواهانه و غرورآمیز والت متنفر بود و احساس میکرد که اگر او بهسادگی سرش را پایین نگه میداشت و روی تجارت مواد مخدر تمرکز نمیکرد، به هیچکدام از این مشکلات و دردسرها گرفتار نمیشدند. شاید به همین دلیل [از اینجا به بعد ممکن است پایان سریال لو برود]مرگ مایک در بریکینگبد با وجود شخصیتی بدون کمترین نوسان شدید و نسبتاً خنثی تا این اندازه دردناک و تأثربرانگیز شد. مرگی که والتر در آن بیتأثیر نبود و شاید مایک با پیشآگاهی از آن پرهیز میکرد.
در بررسی سریال Breaking Bad باید گفت این سریال عالی است؛ هرچند شاید کامل نباشد. در آغاز، فلاشبکهای جالبی از زندگی اولیۀ والتر میبینیم که به برخی از پسزمینههای اسرارآمیز اشاره میکند ولی از بین میروند. این سریال یک نمایش مردانه است؛ زنان نیز ناظران منفعلی هستند که با اعمال جنونآمیز فزایندۀ مردان همراه شدهاند. همچنین باید گفت برخی ضعفهای فصل نخست ناشی از آسیب اعتصاب نویسندگان هالیوود در سال 2007 است که ایناعتصاب نویسندگان هالیوود در سال 2023 (امسال) نیز از سرگرفته شده است.
در نقد سریالBreaking Bad باید بگوییم که نمونهای از آیندۀ رو به رشد تلویزیون آمریکاست. در این سریال به بازیگران اصلی فرصت دادهاند تا بهطور کامل کاراکتر خود را گسترش دهند و مسیر عجیبوغریب رابطۀ معلم و شاگرد ـ بهترین دستیار برای درست کردن مواد مخدر در تاریخ تلویزیون ـ را بهنمایش بگذارند.
سریال پس از دو فصل اول تقریباً متوقف شد، اما به لطف تبلیغات و البته نقدهای مثبت در نتفلیکس ادامه یافت. سریالهای خوبی مانند بریکینگ بد بسیارند که با مراجعه به سایت نقد سریالبا این سریالها و نقدهای جالبشان آشنا میشوید.
نمایی از برایان کرانستون و آرون پاول در سریال بریکینگ بد
تماشای لغزش آهسته والت از صخره اخلاقی چه حسی دارد؟
پروفایل خالق Breaking Bad میگوید که وینس گیلیگان، کارگردان نامدار سینمای آمریکا، اهل جنوب است. او به اخلاق اهمیت میدهد و به کارما و جهنم باور دارد. وینس اولین نویسندۀ دولتی قرمز تلویزیون است (برگرفته از بخشی از نوشتههای روزنامۀ نیویورکتایمز در سال 2011). گ
یلیگان میگوید: «اگر چیزی به نام عدالت کیهانی وجود نداشته باشد، خوب بودن چه سودی دارد؟». گیلیگان، یک آدم ساده و حساس نیست که بخواهد همهچیز پایان خوشی داشته باشد. آنچه ما در نقد و بررسی سریال Breaking Bad میبینیم روشی است که گیلیگان فکر میکند کارما اثر میکند یا حداقل اینگونه باید کار کند و شاید این یکی از حقایق سریال بریکینگ بد باشد.
برخلاف انتظارها، والت از سرطان نمیمیرد. بهنظر میرسد که روشهای درمانی سودمند بودند یا حداقل او بهاندازهای بهبود یافته بود که باعث شود ما بینندگان بیماریاش را فراموش کنیم. والت به نقطهای میرسد که ساخت مت را متوقف و ظاهراً به خانوادهاش خدمت میکند؛ اما او دوباره به نقطهعطفی بازمیگردد که با تمام خشونت، پنهانکاری و دلشکستگیای که تجربه کرده است پخت دوبارهی مت را برمیگزیند. بارها و بارها به والت فرصتهایی پیشنهاد میشود که به زندگی عادی بازگردد و از قانونشکنی دست بردارد اما او این پیشنهادها را رد میکند. در ادامه نقد سریال بریکینگ بد باید گفت داستان والتر نمونهای از کسانی است که زندگیشان را به سراشیبی میکشانند.
نکته اینجاست؛ صعود و نزول اخلاقی والت نشان میدهد هیچکس مستثنی نیست؛ حتی اگر گمان کنید تا زمانی که کسی را نکشید، مت نپختید، نقشۀ قتل نکشید و … شما آدمبدۀ زندگی نیستید؛ پس خیالتان آسوده میشود! وسوسهانگیز است که باور کنید اتفاقات بد فقط برای افراد بد میافتد، نه افراد خوبی مانند ما! اگر سریال بریکینگ بد آموزشدهنده باشد، زیانی ندارد، اما پیام روشن آن حذف شده است.
شما میتوانید فکر کنید کاری که والت انجام داده او را شیطانی کرده است. درنظر داشته باشید اگر بریکینگ بد سریال خوبی محسوب میشود، پس نمیتواند بیضرر، بیخطر، یا صرفاً آموزشی باشد. هیچیک از این موارد دربارۀ سریال بریکینگ بد درست نیست؛ چراکه این سریال داستانِ مرد خوبی که بد شد را روایت نمیکند، این مجموعه داستانی را دربارۀ نحوۀ کار جهان تعریف میکند. سریال بریکینگ بد نهایت تلاش خود را میکند تا به ما آموزش دهد که انتخابها، تبدیل شدن به آن چیزی که هستیم و انسان بودن چه معنایی دارد.
تلویزیون بیش از هر رسانۀ دیگری این پیام را تقویت میکند: «افرادی که تنبلاند، کمتر موفق میشوند و هنگامی که تحتفشار قرار میگیرند شگفتانگیز رفتار میکنند. سپس بهمحض اینکه تلاش میکنند، فوراً بهترین، باهوشترین، قدرتمندترین و ماهرترین فرد در انجام هرکاری میشوند». شاید این موضوع یکی از مهمترین فواید تماشای فیلم باشد؛ اما بهمحض اینکه مسئولیتی از این افراد تنبل خواسته نشود، دوباره به عذاب، عصبانیت، ناپختگی یا هر دلیل دیگری عقبنشینی میکنند. شخصیتهای اینچنینی تغییر نمیکنند. هرچه پویایی دارند رشد نیست، صرفاً نوسانی از قلۀ مسئولیت به فرورفتگی غیرمسئولانه است، اما هرگز از قالب خارج نمیشوند.
همان گونه که در نقد سریال breaking bad میخوانیم، بسیاری از انتخابهای شخصیمان در زندگی ارتباط مستقیمی با ما ندارند؛ آنها تصمیمهایی هستند که از درون شخصیت ما میآیند و پیامدی دارند که منحصراً بیرون از شخصیت ماست؛ هرچند شخصیت ما را شکل میدهند. در سریال بریکینگ بد انتخابها در هر قسمت رخ میدهند و اغلب موتوری هستند که طرح یا برنامه را هدایت میکنند. انتخابها بیشتر در فینالهای هر فصل و بخشهای پایانی هر قسمت از بریکینگ بد نمایان میشوند. هنگامی که شخصیتهای فیلمها و سریالها بدون ترس از دست دادن بینندۀ جدید تصمیمهای سخت و سرنوشتساز میگیرند، روند داستان را تغییر میدهند.
نمایی از برایان کرانستون و آرون پاول در سریال بریکینگ بد
چرا ما به بریکینگ بد نیاز داریم؟
سریال بریکینگ بد عالی است و در پنج فصل این جملۀ کلیشهای را که «برخی انتخابها مهم هستند و برخی ارزشی ندارند» رد میکند. غرور والت سر میز شام برای تبدیل شدن به تبهکار بهاندازۀ قتلی که انجام میدهد مهم و دروغگویی او بهاندازۀ خشونتش فاسدکننده است. از نظر گیلیگان ـ کارگردان سریال ـ هیچ تفاوتی بین غرور والت، خشم و حسادت او و عزمش برای موفقیت به هر قیمتی وجود ندارد.
در پاسخ به این سؤال که «چرا بریکینگ بد بهترین سریال تاریخ است» شاید مهمترین جواب این باشد که سریال نشان میدهد شما بهطور تصادفی به یک سلطان مواد مخدر تبدیل نمیشوید. داستان یک پیشینۀ پنج فصلی دارد که نتیجهای جز قسمت نهایی ندارد. شما حق انتخاب دارید که چه چیزی را تماشا کنید، چه بگویید، چگونه با مردم رفتار کنید و درنهایت چه کسی باشید! ما براساس کارهایی که انجام میدهیم یا نمیدهیم، ناخواسته شکل میگیریم؛ حتی اگر توجهی نداشته باشید.
در نقد سریال Breaking Bad به این نکته توجه کنید که این مجموعه نهتنها از نظر محتوا، بلکه در شکل نیز تکرار میشود؛ بهویژه از نظر اهمیت حیاتی تصمیمهایی کوچک (تفاخرهای والت در مقابل هنک، دروغ گفتن او به همسرش اسکایلر، دزدی ماری از مغازه، غرور و تکبر هنک که بر شغل او تأثیر میگذارد) که در یک راستا قرار دارند و به فاجعۀ پایانی میانجامند.
والت در اوایل فصل یک بعد از اینکه درمان سرطان را رد کرد، استدلال میکند: «احساس میکنم هیچوقت توی هیچکدوم از این موضوعها انتخابی نداشتم، اما برای یکبار هم که شده میخوام حرف بزنم». وقتی برای نخستینبار صحنه را تماشا میکنید، با وجود اینکه نمیدانید والت قرار است چه کسی باشد، آن را دردناک حس میکنید. والت میخواهد ماههای آخر زندگیاش را با همسرش در شرایط کنونی زندگی خود سپری کند؛ نه بهعنوان یک پوستۀ ناتوان، ضعیف و خالی از آنچه بوده است.
تناقض اصلی در طبیعت والت این است که اگر از انتخاب محروم شود، عصبانی میشود؛ به همین دلیل بیشتر تضادها در نمایش از تداخل هوش خیرهکنندۀ والت و ظرفیت بههماناندازه چشمگیر او برای تصمیمگیریهای احمقانه و برآمده از غرور ناشی میشود.
اگر والت را توانمند کنید، وقتی او مسئولیت واقعی را برعهده میگیرد، از آن طفره میرود و دست به خرابکاری میزند. او وانمود میکند که انتخابی ندارد یا هرگز انتخابی نداشته است. او پارانوئید میشود، خودش را تحسین و دستکاری میکند تا زمانی که از تنش ناشی از مسئولیت رها شود. والت بهمحض اینکه از تنش رها شد، دوباره بهجای اولش برمیگردد! زمانی که او فقط یک انتخاب دارد، همان یک انتخاب را برمیگزیند اما بهمحض اجرای انتخابش آن را انکار میکند، انتخابش را بیمعنی میداند و همچنان خود را قربانی میکند.
والتر ما هستیم و این یک پیام خطرناک و دردناک برای همۀ است. بیدار شدن برای انتخابهایی که نمیدانستیم در انجام آن شکست خوردهایم یا آن را بد انجام میدهیم دردناک است. همیشه انکار انتخاب راحتتر از پذیرفتن آن است؛ بنابراین مسائل را پیش از آنکه واقعاً مهم شوند از بین ببریم. ما میخواهیم خودمان باشیم، اعمالمان بیرونی باشد و خود واقعیمان را بازتاب ندهد؛ پس هویتمان را از آنچه در زندگی روزمره انجام میدهیم جدا میکنیم.
این به معنای داشتن شخصیت انسانی نیست. ما آفریده شدهایم برای دگرگونی و تغییر پویا. تراژدی والتر وایت روایتی عالی و تلویزیونی است و ما را قانع میکند، اما درس Breaking Bad بسیار ارزشمند است؛ بهویژه در فرهنگی که به جملههای تجویزی، کلیگویی دربارۀ افرادی که سادهلوح نیستند و ادعاهای حقیقی دربارۀ ماهیت بشریت حساسیت دارد.
Breaking Bad فقط این ادعاها را مطرح نمیکند، بلکه این کار را با ذوق انجام میدهد. شما را با زشتی انسانیت روبهرو و به شما التماس میکند که بنگرید و به دورتر نگاه کنید تا افراط بیرونی یک ایده را ببینید، پس بزنید، پاسخ دهید و با آن مبارزه کنید. درگیر شدن نیز یک انتخاب است و شما را در برابر این ایده که مهم نیستند یا مسئول انتخابهایتان نخواهید بود واکسینه میکند. هنگامی که ناچار به تشخیص انتخابتان شدید، درمییابید که ما بهعنوان انسان انتخابهایی داریم؛ پس بازگشت به عقب سخت است و شما هر لحظه یک شات به خودتان مدیوناید.
نمایی از برایان کرانستون و آنا گان در سریال بریکینگ بد
فینال سریال Breaking Bad؛ آنچه منتقدان میگویند
درحالی که Mad Men نقدهای گوناگونی را به خود اختصاص داد، تحلیل سریال Breaking Bad بهطور غیرمنصفانهای از کانون توجه محروم شده بود. بااینحال، این سریال کمترشناختهشده از همان آغاز یک برد غافلگیرکننده در جوایز امی و نامزدی برای بازیگر اصلی آن ـ برایان کرانستون؛ ستارۀ سریال مالکوم ـ کسب کرد.
[در برخی از نظرهای منتقدان داستان فیلم بهطور کامل لو میرود. اگر هنوز این سریال را ندیدهاید، از این قسمت عبور کنید.]
تیم گودمن، منتقد ارشد تلویزیونی هالیوود ریپورتر، وینس گیلیگان (کارگردان بریکینگ بد) را بهخاطر خلق چنین اثری ستایش کرد و نوشت: «فینال را از بسیاری جهات دوست دارم. فینال بریکینگ بد (حتی اگر آن چیزی که آرزو داشتم نبود) من را بهوجد آورد و باعث شد از پنج فصل سریال و ششسال کار درخشان تیم سازنده قدردانی کنم.»
گودمن در ادامهی یادداشتی بر سریال بریکینگ بد نوشت: «اگر مجبور به رفتن هستید، در اوج بروید. وینس گیلیگان در یک فینال طولانی ۷۵ دقیقهای اما خیرهکننده،Breaking Bad را بهبهترینشکل بهپایان رساند، همۀ بخشهای آزاد مجموعۀ مدرن کلاسیک AMC خود را برهم زد و ضدقهرمان نمادین خود ـ والتر وایت ـ را کشت. او با انجام این کار، پایانی زیبا برای مجموعهای درجهیک را بهبهترینشکلممکن در سریالهای تلویزیون رقم زد. همچنین برایان کرانستون با نقشآفرینی درخشانش در این سریال، بهعنوان یکی از بهترین بازیگران آمریکا شناخته شد.»
هنک استیوور، روزنامهنگار واشنگتنپست، نوشت: «با اتمام سریال بریکینگ بد پرسشهای بسیاری بیپاسخ ماند، اما مانند همۀ سریالهای پرحرف و گرافهگویی که محمولههای سنگین خود را با فرودی خشن و نفسگیر به زمین مینشانند،Breaking Bad بهاندازۀ کافی برای پایان دادن به برخی از داستانهای عالی خود، بهویژه هنگامی که فاصلۀ زمانی بین بخشهای سریال کمتر شده بود، باند کافی را در اختیار نداشت. فلش فوروارد از قسمتهای سال گذشته و نتیجه در یک شب! میتوان بهراحتی استدلال کرد که در این یک قسمت کارهای بسیاری برای انجام دادن باقی مانده است.»
استیوور در ادامه مینویسد: «ما هرگز تصویر کاملی از سرنوشت اسکایلر در بریکینگ بد، والتر جونیور (با بازی آر جی میت) و هالی وایت کوچولو در همۀ مدتی که والت در نیوهمپشایر مخفی شده بود نداشتیم. ما روی همۀ این شخصیتها سرمایهگذاری کرده بودیم، اما زمان کافی برای پرداخت نمانده بود. در این چند قسمت اخیر اندوهناک است که احساس کنیم خیلی زود به پایان فیلم نزدیک میشویم.»
منتقد واشنگتنپست در ادامۀ نقد سریال بریکینگ بد نوشت: «این فیلم تا پایان شگفتانگیز و هوشمندانه بود؛ حتی اگر پیشبینی برخی از قسمتها کمی بیشازحد آسان بوده باشد. 75 دقیقۀ پایانی سریال بریکینگ بد پایان رضایتبخشی برای این سریال است و مانند این سریال را تاکنون در تلویزیون ندیده بودیم. حتی اگر از پایان این سریال خوشمان نیاید؛ به این دلیل است که نمیدانیم سرنوشت برخی شخصیت ها چه میشود. جسی چه خواهد شد؟»
منون، منتقد دیگری، نوشت: «به تولیدکنندگان این سریال افتخار کنید؛ چراکه به حماسۀ والتر وایت با این قاطعیت پایان دادند. بیشتر حلقههای مهم با دقت زیرکانهای در سریعترین 75 دقیقۀ تلویزیون در تاریخ بسته شدند. چه سواری دیوانهکنندهای و چه حیف که تمام شد. والتر وایت بر سرنوشت خودش در مرگ کنترل داشت و او اکنون بهعنوان یکی از شخصیتهای بزرگ تلویزیونی در تمام دوران ماندگار خواهد شد.»
مت ریشنتال، منتقدTV Fanatic ، نوشت: «سریال بریکینگ بد پایان مناسبی داشت. هیچچیز پرزرقوبرق یا پیچیده نبود و Breaking Bad یک فصل را با نهایت سرعت گذراند؛ درست مانند والت که در مواجهه با هنک سکوت مرموزی میکند. سریال دیوانهوار و در همهجا از یک موقعیت وخیم به موقعیت بعدی میپرد». او در تحلیل سریال بریکینگ بد ادامه داد: «این موضوع نهتنها یک فینال شگفتانگیز که یک برنامۀ تلویزیونی بینظیر بود. اپیزودها و فصلها با در نظر گرفتن داستان نیمهتمام ساخته نشدند.»
نمایی از آرجی میت، آنا گان، دین نوریس، بتسی برندت، برایان کرانستون، آرون پاول باب اودنکرک و جاناتان بنکس در سریال بریکینگ بد
سرنوشت والت؛ آنچه همه منتظرش بودیم
در این مقاله از مجله هنری اهل سینما، نقد سریال Breaking Bad را که یکی از محبوبترین سریالهای دنیاست بررسی کردیم. این سریال در فصل نخست در عین سادگی، کشش لازم برای نگه داشتن مخاطب و برانگیختن حس کنجکاوی او را دارد. سریالی بینهایت جذاب، پرتنش و آمیخته با دروس اخلاقی!
والتر با وجود از سرگذراندن بیماری، تسلیم دردی شد که بیشتر از تودۀ سرطانی در او گسترش یافته بود؛ غرور و طمع! و باز هم سرنوشت مردانی رو به نابودی را در این سریال دیدیم. بریکنیگ بد نابترین نمونهی این ژانر است؛ چراکه این پرسش را با روشنترین حالتممکن مطرح میکند. این سریال داستان یک آموزگار شیمی و پدری را نشان میدهد که بهدلیل سرطان و فقر، خود را به یک سلطان مواد مخدر تبدیل میکند.
«ناپلئون» آخرین اثر ریدلی اسکات، کارگردان و تهیهکنندۀ انگلستانی است که در ژانر تاریخی حماسی ساخته شد و در نوامبر 2023 برای اولینبار در پاریس به نمایش درآمد. این فیلم بر مبنای زندگینامۀ ناپلئون بناپارت (امپراتور فرانسه) است.
«دزدان دوچرخه» محصول سال 1948 و ساختۀ «ویتوریو دسیکا» فیلمساز ایتالیایی است. این فیلم مانند سایر آثار نئورئالیستی در خارج از استودیو و در محلههای واقعی شهر ساخته شد و فیلمنامه آن از روی رمانی به همین نام اقتباس شده است.
نقدی موشکافانه. تحلیل و بررسی بر اساس دلایل منطقی.
خیلی خوشحالیم که با سایت اهل سینما در ارتباطین و ممنونم از نظرتون.
واقعا شخصیت و زندگی یکی زیر و رو می شود. دردناکه
مهسا جان ممنونم که با اهل سینما در ارتباطی.