نقد سریال پیکی بلایندرز: برشی با تیغهایی در کلاه
سریال گنگستری پیکی بلایندرز به سبک قرن 21 با داستانی از قرن 20 ساخته شده است؛ داستانی پر از خشونتِ روی دور تند ویژۀ مخاطبان بالای 18 سال. لطفاً با آمادگی فیلم را تماشا کنید.
نویسنده
ویراستار
وزش آتش اژدها، خشونت نامناسب در یک عروسی مجلل، لمس محارم، آیا «بازی تاج و تخت» بازگشته است؟ خانه اژدها برگرفته از بخشهایی از کتاب آتش و خون 2018 نوشتۀ جورج آر. آر. مارتین است و تاریخچه تارگرینها را بازگو میکند؛ خانۀ مو بلوندان و اژدها سواران که نزدیک به سه قرن بر هفت پادشاهی وستروس حکومت میکردند. همه آنچه در سریال بازی تاج و تخت دیدیم و بیشتر از آن، اینبار در پیشدرآمدش، خاندان اژدها، بازسازی میشود؛ پیشدرآمدی که بیش از 100 سال قبل از داستان اصلی رخ میدهد و تردید در حسننیت شخصیتها را نشان میدهد.
در این مقاله از مجله هنری اهل سینما قرار است به نقد سریال خاندان اژدها فصل اول بپردازیم. ما در این نقد قصد داریم نکات قابلتوجه این سریال را به تفصیل و در قیاس با سریال گیمآفترونز بررسی کنیم تا دریابیم چرا این سریال توانست در عین جلب نظر منتقدان، تماشاگران عام را نیز جذب کند. روایتی که اینبار پیش از گذشته پای اژدها را به میان کشیده است.
برای بررسی سریال خاندان اژدها یا خانه اژدها باید بدانیم که در دنیای اسطورهای رمانهای فانتزی جورج آر. آر. مارتین نزدیک به 200 سال پیش از داستان «بازی تاجوتخت» (که بر اساس رمان آتش و خون 2018 ساخته شده است) چه میگذرد.
همسر ویسریوس به نام اِما (با بازی سیان بروک) باردار است و هیچ تضمینی وجود ندارد که او یک وارث مرد به دنیا بیاورد. اگر این کار را نکند، تخت آهنین به دست برادر ویسریس به نام دیمون، فرمانروای وحشی و ظالم، با بازی مت اسمیت میافتد. در یک سنتشکنی، دختر نوجوان ویسریس با نام رینیرا (در ابتدا با بازی میلی الکوک) قرار است با ادعای پدر مخالفت کند؛ چراکه مردان زودتر از زمانی که ببینند زنی بر تخت آهنین مینشیند، قلمرو را به آتش میکشند.
نمایی از سریال خاندان اژدها
دنیای جورج آر. آر. مارتین با اعتمادبهنفس و شجاعت کامل راه خود را به خانه ما بازمیکند. این موضوع به همان اندازه که هولناک است، جذاب نیز هست. این داستان 172 سال پیش از دنریس تارگرین و در نهمین سال سلطنت ویسریس تارگرین (پدی کانسیداین)، پادشاهی که جانشینیاش در خطر است، روایت میشود.
فصل آخر سریال بازی تاج وتخت، که بسیاری از مردم و منتقدان نسبت به آن انتقاد داشتند، روی اولین اسپینآف از این سریال تأثیر بسیاری داشت. اپیزود افتتاحیه House of the Dragon با نام آسمان اقیانوس اطلس تماشایی است. این اپیزود در یک ساعت همۀ طرحهایی را که بازی تاج و تخت بهعنوان یکی از بهترین سریالها در مقیاس کوچکتر نشان داده بود، پرسروصداتر آشکار میکند؛ بهویژه زمانی که در اوج میایستد.
نقد سریال House of the Dragon از جهات مختلف با Game of Thrones متفاوت است، اگرچه در آغاز بهنظر میرسد ادامه روند سریال بازی تاج و تخت است. در سریال خاندان اژدها نیز مانند گیمآفترونز ما دوباره شاهد موسیقی لذتبخش و خاطرهانگیز (با آهنگسازی رامین جوادی) و طراحی صحنه باعظمت آن هستیم و برای نشستن در آن جلسات کوچک شوراهای طولانی و پرحرف آمادهایم.
دقیقاً مانند روزهای اولیه بازی تاج و تخت، در نقد سریال خاندان اژدها میتوان گفت که این سریال با گامهای کوچک، حسابشده و نسبتاً متواضعانه آغاز میشود و برای ساختن شخصیتهایش، مشخص کردن ویژگیها، خواستههایشان، روابط و درگیریهایشان درنگ میکند. روندی که پس از بررسی و نقد فیلم به آن پی میبریم.
سریال خاندان اژدها بهتدریج وارثان را در موقعیتهایی میگذارد که نتیجهای جز اجتنابناپذیرترین خونریزی در افق را ندارد. این سریال یک اثر غنی، با نویسندگی دقیق و کارگردانی زیبا است و بودجۀ آن بسیار بیشتر از فصل اول بازی تاج و تخت است. برای نمونه، سکانسهای مجلل اژدها را از همان ابتدا در سریال میبینیم، در حالی که در قسمت سوم جشن بزرگ برای شکار خودنمایی میکند. در اوایل سریال بازی تاج و تخت یک سکانس شبیه جشن شکار در خاندان اژدها را دیدیم که گروهی از شخصیتهای گیمآفترونز در جنگل آن را بازی کردند.
نمایی از مت اسمیت در سریال خاندان اژدها
پیشدرآمد بازی تاج و تخت، ۱۷۲ سال پیش از تولد دنریس تارگرین شروع میشود. هرچند پس از تماشای شش قسمت آغازین که پر از دعوا و درگیری بود، پرسش واقعی در نقد قسمت هفت خاندان اژدها این خواهد بود که چگونه ممکن است قرنها تا فروپاشی یک فصل زمان ببرد.
این سریال با چشمانداز لیر از پادشاهی شکستخورده آغاز میشود که میخواهد وارث خود را انتخاب میکند. اگرچه شخصیتها در طول سریال تغییر میکنند؛ موضوع جانشینی همهچیز را کنار یکدیگر نگه میدارد. اعضای خانواده با همدلی و خیانت به یکدیگر در پنهان و آشکار، قولهایی میدهند که نمیتوانند به آنها عمل کنند.
در نقد سریال خاندان اژدها باید بگوییم که شوخی، غوغا و دعوا در این اثر بهوفور وجود دارد. اژدها، عیاشی، مستی، تبر زدن به صورت، سزارین بدون بیهوشی، زخمهایی پر از خون و چرک، دستوپا و اعضای بدن بریده نیز در این سریال به چشم میخورد.
هر بخش از خانه اژدها در زمان بهسرعت جابهجا میشود: نخست زمان کمی برای تولد نوزادان یا نشان دادن جنگ صرف میشود؛ اما در قسمت ششم به 10 سال آینده میرویم. اینجاست که سریال شبیه نسخه فوقالعادهای از گیمافترونز میشود؛ چراکه پرنسس رینیرا با بازیِ درست و حسابشدۀ اِما دارسی فوقالعاده بازسازی میشود و بازیگر نقشِ دوست سابق رینیرا به نام آلیسنت هایتاور (با بازی امیلی کری) با «اولیویا کوک» جایگزین میشود و نقش یک دختر ناامید را بازی میکند.
ملکه مکر در کتاب آتش و خون از منظر یک آرکمستر تاریخ وستروس را زیر سؤال میبرد. او مینویسد: «جنگها اغلب در زمان صلح آغاز میشوند.» برای نقد قسمت هشتم خاندان اژدها باید گفت ساختار و سرعت سریال خانه اژدها باعث میشود بررسی چگونگی آغاز جنگ داخلی تارگرین نیازمند مهارت ویژهای باشد. این جنگ در وستروس آینده به عنوان رقص اژدها شناخته میشود و ذرهذره در طی دههها ساخته میشود؛ پر از رنجش و اشتباه.
در سایت اهل سینما بخوانید: نقد سریال پیکی بلایندرز
نمایی از مایلی الکوک در سریال خاندان اژدها
در نقد قسمت پنجم خاندان اژدها باید بگوییم که این اثر بیشتر به پرنسس رینیرا (با بازی مایلی الکوک)، تنها فرزند پادشاه ویسریس اول (پدی کانسیدین) میپردازد. رینیرا یک دختر نوجوان قوی، جاهطلب، شجاع و وارثی ایدهآل است. او به دلیل این واقعیت که لردها قبلاً در تاریخ روشن کردهاند که سنت مستلزم یک پادشاه مرد بر تخت آهنین است؛ ملکه نشد.
در این دنیا، زنان سلطنتی ابزاری برای زایش، پرورش و چانهزنی هستند. یکی از شخصیتهای مرد که بعداً در سریال حضور یافت میگوید: «خوشحالم که زن نیستم». این میتواند شعار کل سریال باشد. نقد سریال خاندان اژدها بهصراحت دربارۀ بیعدالتیها و زشتیهای زن بودن در نظام مردسالارانه میگوید؛ چه به معنای معامله شدن مانند کالا برای ازدواج سیاسی، چه داشتن استانداردهای نابرابر از نظر میل و رفتار یا تبدیل شدن به ابزار تناسلی و زایش.
اِما در قسمت اول به رینیرا میگوید: «تخت کودک میدان جنگ ماست.» و این جمله بعداً در یک سکانس عمیق و خارقالعاده اتفاق میافتد. در این بخش از سریال صدای شمشیر در برابر سپر و فریاد مردان دردمند با خشونت خونین آمیخته میشود. زایمان، آخرین صحنه نیست. در وستروس بارداری جهش خطرناکی به تاریکی است. ورود به تاریکی و تغییر شخصیت را قبلاً در نقد سریال بریکینگ بد مفصل توضیح دادهایم.
در میان گلایههای فراوان دربارۀ رینیرا، برادر ویسریس پا پیش میگذارد. دیمونِ خوشگذران از اجرای قوانینی که او زیر نظر میگیرد خودداری میکند. نشست سیاسی به شایعهپردازی تبدیل میشود و از آنجایی که ویسریس ضعیف بهنظر میرسد، احساس فوریت میکند این شایعهها را متوقف کند.
رینیرا در ابتدا خود را بهعنوان آریای داستان معرفی میکند؛ دختری که در حال مبارزه با سیستم است، اما تصمیمهای مشکوکی میگیرد. همچنین بهراحتی میتوان آلیسنت، همسر آینده ویسریس را مانند شخصیت سرسی در گیمآفترونز دانست. او یک اپراتور حیلهگر در پشتصحنه است و بهنظر میرسد که سقوط رینیرا را تنظیم میکند اما برخلاف سرسی، انگیزه او چیزی فراتر از حرص، طمع و جاهطلبی است. او در ترس همیشگی زندگی میکند و نمیداند وقتی شوهرش بمیرد و رینیرا فروانروایی کند چه اتفاقی میافتد. پدر آلیسنت (اتو) با بازی ریس ایفانس نیز به او میگوید که به دلیل زن بودن رینیرا با ادعایش مخالفت میشود و در آن سناریو او چارهای ندارد جز کشتن هرکسی که رقیب تاج و تخت است.
سریال خاندان اژدها بهعنوان کاوشی دربارۀ قرارداد اجتماعی در یک سلطنت پست و فرومایه و تمثیلی از بیماریهای مدرن از جمله تبعیض جنسی مردسالارانه و تأثیر مخرب سلاحهای کشتار جمعی، بهطور هوشمندانه و بهخوبی ساخته شده است. خشم رینیرا و سایر شخصیتهای زن از بهای خشونتآمیز فیزیکی که برای زن بودن میپردازند به شیوههای باورپذیر و اغلب تکاندهنده به نمایش گذاشته میشود. به طور مثال، مضمون اصلی جانشینی سلطنتی با سه صحنه دردناک زایمان در شش قسمت نشان داده شده است.
نمایی از مایلی الکوک و امیلی کری در سریال خاندان اژدها
جی آر. آر مارتین سریال خانه اژدها را با رایان کوندالی ساخت که تنها سریال قبلیاش «نمایش تهاجم بیگانگان» برای شبکه USA Colony بود. تارگرینهای مو سفید تخت آهنین را در دست دارند، اما ساختار خانوادگی نامرتب آنها تلاشهایشان را برای حفظ تاجوتخت پیچیده میکند. بزرگترین فرزند پادشاه یک دختر با نام رینیرا است که در ابتدا نقش او را میلی الکوک بازی میکرد اما در اواسط فصل اما دارسی جایگزینِ او شد. در حالی که رینیرا شایستگی لازم برای جانشین شدن را دارد، جنسیت او به این معنی است که باید با چالشها مبارزه کند. عموی فاسقش (دیمون) و فرزند دوستش همگی رقیبهایش هستند.
بررسی سریال House of the Dragon نشان میدهد که جدیت در هدف به درام جذاب تبدیل نمیشود. آنها بارها دور میزها مینشینند و دربارۀ مشکلات پادشاهی صحبت میکنند که در حد اعتدال خوب است، اما شخصیتها سرراست هستند و در ساخته مارتین، انواع فانتزیهای قرون وسطایی را بهتدریج آشکار میکنند. وقتی سریال صحنه جنگ یا نبرد عاشقانهای را نشان میدهد، ساختار آن بینقص به نظر میرسد؛ اما بدون جلوههای ویژه پرهیجانی که «بازی تاج و تخت» ارائه میکرد.
این درگیریها بهویژه در نقد قسمت نهم خاندان اژدها مطرح میشود و آن را به یک هیولای عجیب تبدیل میکند. از آغاز شروع سریال خاندان اژدها متوجه میشویم که داستان این اثر جدیتر و پیچیدهتر از بازی تاجوتخت است و ساختار آن برخلاف گیمآفترونز پرش داستانی ندارد و پر از شخصیتهای رنگارنگ و پرجنبوجوش نیست.
در سریال خاندان اژدها شخصیت جافری حضور ندارد که از آن متنفر باشیم یا بهدنبال ریشه درخت جادویی بگردیم. این افراد بهگونهای پیچیدهاند که اغلب میتواند آنها را مبهم، چالشبرانگیز و شاید حتی نامطلوب کند، اما این به آن معنی نیست که آنها جالب نیستند.
هزینه هر قسمت HBO برای خانه اژدها حتی بیشتر از هزینه فصل آخر بازی تاج و تخت بود؛ هرچند بهسادگی قابلتشخیص نیست. انواع اژدها در این سریال فراوانتر هستند، اما به دلیل اینکه مخاطب میداند جلوههای ویژه هستند کمتر وحشت میکند.
مناظر شهری و قلعههای یکه و تنها احساس عظمت کمتری را القا میکنند و بسیاری از صحنههای جنگ زنده نیستند. این موضوع ممکن است نشاندهندۀ تصمیم آگاهانه برای تمرکز مجدد و ساختن یک داستان در مقیاسی متفاوت باشد؛ اما مقایسهها اجتنابناپذیر و نامطلوب هستند. حتی موسیقی آغازین رامین جوادی به نظر آشنا میرسد، اما به اندازهای ساده و دمدستی شده که گویی تم «بازی تاج و تخت» بعد از چندبار در یک نقطه متوقف شده است. ساخت پیشدرآمد، دشوارتر از سریال اولیه است؛ هرچند نکات شایان توجهی دارد که در نقد سریال better call saul به آن پرداختیم.
برخی از جنبههای مشکلسازتر «تاج و تخت» در خاندان اژدها کنترل شدهاند، شاید تا حدی به دلیل تفاوت بین شرایط پخش در سال 2011 در قیاس با سال 2022. خشونت جنسی و گرافیکی در «خانه اژدها» به فراوانیِ گیمافترونز نیست و به طور طبیعی کمتر اتفاق میافتد. در سریال خاندان اژدها، برهنگی را بیشتر مدیریت کردهاند و با دقت و ظرافت از این صحنهها تصویربرداری شده است.
نمایی از اما دارسی و ریس ایفانس در سریال خاندان اژدها
سریال خاندان اژدها یک ویژگی دارد که مانند یک تیغ دولبه عمل میکند؛ از یکسو آن را به اوج میبرد و و از سویی دیگر آن را به زمین میزند. این سریال غنی بازیگران بزرگی دارد و بهگونهای ساخته شده است که روایت داستان متمرکز باشد تا بازی جذاب و تماشایی بازیگران از دست نرود.
داستان خاندان اژدها دربارۀ سلسله تارگرینها است؛ اگرچه نامهای آشنای دیگری نیز در این سریال به چشم میخورند (تالی، استارک، لنیستر متکبر)، سریال مربوط به تارگرینها است.
بعد از چند قسمت، یک دهۀ دیگر در قسمت شش به جلو میرویم که در این مدت همه صاحب بچه شدهاند. در این قسمت بهاندازۀ یک قسمت از One Born Every Minute زایمان وجود دارد که بهاندازۀ کافی عجیب است. تعداد انگشتشماری از شخصیتها بعد از یک دهه و در بزرگسالی نشان داده میشوند. این جهش دردناک آنقدر زیبا و مناسب ساخته شده که به خوشساخت شدن سریال کمک شایانی کرده است.
در نقد و بررسی سریال House of the Dragon میتوان گفت که این اثر تلویزیونی زیبا، مجلل و بزرگ و یکی از بهترین سریالهای تلویزیون محسوب میشود. سریال خاندان اژدها یک موقعیت جذاب، پر از انگیزههای قابلدرک و معضلات اخلاقی و یک بمب ساعتی برای سلامتی پادشاه ویسریس است. این همان بازی ناب سریال گیمآفترونز است؛ ولی نه دقیقاً آنطور که شما به یاد میآورید.
به برخی از بازیگران خوب سریال اجازه چندانی برای بازی داده نشده است؛ از جمله ایو بست در نقش پسرعمو و رقیب پادشاه و ریس ایفانس، مشاور پادشاه. در مجموع بازی بازیگران در سریال خاندان اژدها درست و حسابشده است.
بهترین دلیل برای تماشای سریال خاندان اژدها قسمت چهارم و قسمتهای دیگر قطعاً بازیِ پدی کانسیداین در نقش پادشاه ویسریس است. کانسیداین بهخوبی شفقت، حسادت و تردید شخصیتی را به تصویر میکشد که ضعفهای واقعی و درکشدهاش زیربنای هر حرکت و طرح است. هر زمان که او در مرکز صحنه قرار میگیرد، نمایشنامههای شکسپیر با ترکیب فانتزی مارتین به درام واقعی تبدیل میشود.
نمایی از ایوان میشل در سریال خاندان اژدها
در این مقاله از مجله هنری اهل سینما سریال خاندان اژدها را نقد کردیم و نشانههایی را در این اثر از سریال بازی تاج و تخت گرفته شده است بررسی کردیم. همچنین به شما گفتیم که این نشانهها نسبتبه سریال گیمآفترونز ضعیفتر هستند. در نقد سریال خاندان اژدها گفتیم که این اثر با از دست دادن طرح داستان در چند فصل آخر، بسته لوکسی از ملودرام تماشایی را ارائه کرد که بسیاری آن را اعتیادآور میدانستند. این بسته لوکس اینبار ترکیبی است از اپرای صابونی (سریالهای شبانه دنبالهدار) و فانتزی قرون وسطایی با لهجه بریتانیایی، اما خیلی فشردهشدهتر از پیش.
اگر به دنبال یک رساله زیرکانه درباره وظیفه در قبال پادشاهی، خانواده و تعاملهای نخستین هستید ـ چیزی شبیه فصل نخست «بازی تاج و تخت» ـ با فصل یک خاندان اژدها سرگرم خواهید شد.
سریال گنگستری پیکی بلایندرز به سبک قرن 21 با داستانی از قرن 20 ساخته شده است؛ داستانی پر از خشونتِ روی دور تند ویژۀ مخاطبان بالای 18 سال. لطفاً با آمادگی فیلم را تماشا کنید.
مشکلات حقوقی کوین اسپیسی همچنان ادامه دارد و کوین اسپیسی بار دیگر به دلیل ادعای تجاوز جنسی در بریتانیا محاکمه شد…
آیا میدانید آرنولد شوارتزنگر چگونه نقش اول نابودگر را تصاحب کرد؟ در بخش اخبار سینما دو روایت مختلف از آرنولد و کامرون را برای بازی در این فیلم میخوانید.
فیلم جدید دی کاپریو و لارنس ناامیدی فیلم قبلیشان را شکست میدهد. فیلم آینده لئوناردو دی کاپریو و جنیفر لارنس این پتانسیل را دارد که منتقدان را حیرتزده کند.
اشاره الیزابت ماس (کارگردان سریال سرگذشت ندیمه) دربارۀ فصل ششم سریال سرگذشت ندیمه The Handmaid’s Tale یک خبر عالی برای طرفداران سرینا و پویای جون است.
تاریخ پخش سریال خاندان اژدها فصل دوم هنوز مشخص نیست اما این سریال به زودی از راه میرسد. آیا فصل دوم تماشاگرانِ منتظر را سورپرایز میکند؟
بعضی وقتها میگویند چیزهایی که در فیلمها اتفاق میافتند غیرواقعیاند، اما واقعیت این است چیزهایی که در زندگی شما اتفاق میافتند غیرواقعیاند. فیلمها کاری میکنند که عواطف ما نیرومند و واقعی جلوه کنند، درحالیکه وقتی همان اتفاقات واقعاً برای شما روی میدهند، انگار دارید تلویزیون تماشا میکنید و هیچ احساسی ندارید.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مرسی از سایت تون. فصل دومش هم داره می اد
سلام دوست عزیز
خوشحالیم که با اهل سینما در ارتباطی