«جنگ در ذهن یک مرد روی میدهد، اگر آن مرد را از میان برداریم جنگ به پایان میرسد.» این جملهای از داستان «مردی در تاریکی» اثر «پل استر» است که تعبیر درستی به نظر میآید. نظر شما چیست؟ آیا میتوان در دنیایی که جنگ چرخۀ نیاز بزرگ بشر (اقتصاد) را مدیریت میکند به عدالت، انسانیت و روشنگری دست یافت؟ ظهور چه کسی یا چه چیزی نجاتبخش است؟
در این ورق از مجلۀ هنری اهل سینما با نقد فیلم فهرست شیندلر اثر کارگردان بزرگ استیون اسپیلبرگ به دنیای جنگ ششسالهای میرویم که در قابی سهساعته به نمایش گذاشته شده است. جنگی که ذهنی بیمار آن را به وجود آورد اما قدرت بر ارادۀ خدایی میچرخد که بر مرگ و زندگی حکم میکند. پس از خوانش این نقدوبررسی، روزنههای جدیدی از چرایی رنج دنیای خونآلود جهان امروز برایتان گشوده میشود.
آنچه در نقد پیشرو میخوانید...
خلاصه فیلم فهرست شیندلر؛ خطر اسپویل فیلم
فهرست شیندلر نمایش بخش مهمی از تاریخ جنگ جهانی دوم است که منجر به قتلعام بیش از شش میلیون یهودی شد. «اسکار شیندلر» یکی از اعضای بانفوذ حزب نازی تصمیم میگیرد با استفاده از جنگ بر قدرت، ثروت و لذت زندگیاش بیفزاید. او با مقامات بالا برای اخذ مجوز و راهاندازی کارخانه فلزسازی صحبت میکند و بسیاری از یهودیان را به کارگری در کارخانه دعوت میکند. او به زنان زیبا و کودکان باهوش و سریع توجه ویژهای دارد. در این میان حسابداری به نام «ایزاک اشترن» را برای حسابداری و حسابرسی امور دعوت میکند و خواستههای اسکار را بادقت و به طریقی انجام میدهد که نظر خودش هم در آن سهیم شود؛ به طوری که با کمترین مقاومتی از طرف اسکار که فرمانده اوست مواجهه میشود.
افسران و نظامیان آلمانی در هر زمان و مکان یهودیان را میکشند و جسد آنها را میسوزانند. یهودیان شیندلر که در ابتدا بردگان او هستند تبدیل به اسامی مهم فهرست او میشوند. درست وقتی فرمان رجعت شیندلر به زادگاهش چکسلواکی صادر میشود، چمدانهای پر از پولش را جمع میکند و تصمیم میگیرد بسیاری از مردان و زنان یهودی را با خود ببرد که با مخالفتهای سرسخت مقامات مواجه میشود و … .
جوایز و نامزدیهای فیلمِ جنگی فهرست شیندلر
برندۀ جایزه اسکار بهترین فیلم در سال 1994
ـ برنده جایزه اسکار بهترین کارگردانی برای استیون اسپیلبرگ در سال 1994
ـ برنده جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی برای استیون زایلیان در سال 1994
ـ برنده جایزه اسکار بهترین موسیقی متن برای جان ویلیامیز در سال 1994
ـ برنده جایزه اسکار بهترین فیلمبرداری برای یانوس کامینسکی در سال 1994
ـ برنده جایزه اسکار بهترین طراحی تولید برای آلن استارسکی و ادا براون در سال 1994
ـ برنده جایزه اسکار بهترین تدوین برای مایکل کان در سال 1994
ـ برنده جایزه بفتا بهترین فیلم در سال 1994
ـ برنده جایزه بفتا بهترین کارگردانی برای استیون اسپیلبرگ در سال 1994
ـ برنده جایزه بفتا بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای رالف فاینز
ـ برنده جایزه بفتا بهترین فیلمنامه اقتباسی برای استیون زایلیان در سال 1994
ـ برنده جایزه بفتا بهترین موسیقی متن برای جان ویلیامیز در سال 1994
ـ برنده جایزه بفتا بهترین تدوین برای مایکل کان در سال 1994
ـ برنده جایزه گلدن گلوب بهترین فیلم درام در سال 1994
ـ برنده جایزه گلدن گلوب بهترین کارگردانی برای استیون اسپیلبرگ در سال 1994
ـ برنده جایزه گلدن گلوب بهترین فیلمنامه اقتباسی برای استیون زایلیان در سال 1994
ـ برنده جایزه انجمن تهیهکنندگان آمریکا برای بهترین فیلم سینمایی به استیون اسپیلبرگ، جرالد آر. مولن و برانکو لوستیگ در سال 1994
ـ برنده جایزه انجمن کارگردانان آمریکا برای کارگردانی برجسته فیلم به استیون اسپیلبرگ در سال 1994
ـ برنده جایزه انجمن ملی منتقدان فیلم نیویورک برای بهترین فیلم در سال 1994
ـ برنده جایزه انجمن منتقدان فیلم یوستون برای بهترین کارگردانی فیلم در سال 1994
ـ رتبۀ هشتم در فهرست 100 فیلم برتر آمریکایی توسط انستیتوی فیلم آمریکا
سخنرانی زندگیبخش یک رهبر سیاسی جنگ در فیلم فهرست شیندلر
تحلیل فیلم فهرست شیندلر؛ زندگی شعله شمعی بهمثابۀ روشنایی و آتش
فیلم شگفتانگیز Schindler’s Listبا روشن شدن شمع و سرود زندگی آغاز میشود. آواز و موسیقی دلکش به قاب سیاهوسفید تصویر یک خانواده جان میدهد. این حس زندگی بهسرعت با همان خانه که حالا خالی از خانواده است، شعاع آفتاب و شمعهای روی میز جایگزین میشود. این حس تنهایی و مرگ نیز دوامی نمیآورد و تصویر، سوت سرکش قطار، جمعیت آدمها و اسمهایی که بهسرعت با جوهر سیاه لیست میشوند شلوغی و سنگینی زندگی را فریاد میکند.
افرادی اسم شناساییشان را به تایپیست میگویند و تندتند پشتهم میدوند و بهدنبال روشناییاند. آنها از روی احساس نیاز به زندگی میدوند؛ اما چرا؟ این مردم که بهدنبال زندگی در بحبوبۀ جنگ میدوند چگونه تن به این ذلت میدهند در حالی که میدانند به وقیحترین شکلممکن کشته میشوند؟ از طرفی سربازان، افسران و نظامیان چگونه به این راه ادامه میدهند وقتی تاریخ نشان داده است هیچ جنگ، قدرت و ثروتی دوام ندارد؟
در ادامۀ نقد فیلم فهرست شیندلر باید بگوییم قهرمان فیلم ـ اسکار شیندلر ـ که قهرمان بخشی از تاریخ بزرگ بشری نیز هست، بهترین لباسهایش را میپوشد، ثروت و ساعتش را با هم برمیدارد و عازم انجام مأموریت عظیمش در مدیریت بخشی از جنگ بزرگ میشود. مردی که با یک نگاه هر کسی را فرمانبر خواستهاش میکند. سروری و ابهت و جشن و عادیانگاری در جنگ با قناعت به تکهنانی و نوشیدن آب از فاضلاب برای زنده ماندن چه سنخیتی دارد که یکسوی زندگی در جنگ یأس و تاریکی و سویۀ دیگر جشن و روشنی است؟
در نقد و بررسی فیلم فهرست شیندلر اشاره به قانون بقا و قانون جنگل که فروید از بررسی جنگ به آن میپردازد جالبتوجه است: «بشر به سلطنت حیوانی که در خلقوخوی او نهفته بود تن در داد و نتوانست خود را از آنچه در دنیای حیوانات معیار اصلی محسوب میشود ـ یعنی قانون جنگل ـ مبرا سازد.»
نقد و بررسی فیلمSchindler’s List ؛ انسان در اسارت یا وارستگی غرایز؟
در داستان فیلم فهرست شیندلر، اسکار شیندلر که نقش او را لیام نیسون بازی میکند به محل شورای یهودیان میرود تا ایزاک اشتن حسابدار را ببیند. او پیشتر در شرکتی در خیابان لیبرا حسابدار بود. اسکار از او میخواهد که حسابداری کارخانه فلزکاری که قصد راهاندازیاش را دارد قبول کند و به او میگوید: «میخوام برای نظامیان ظرف غذا تولید کنیم. اگه جنگ به پایان برسه همهچیز تعطیل میشه ولی الان همهچی عالیه و فرصت خوبیه که خیلی پول دربیاریم. اینطور نیست؟»
ایزاک میگوید: «به نظر من الان مردم اولویتهای مهمتری دارن.» او در جواب به اسکار که دربارۀ اولویتهای مردم میپرسد، پیشنهاد قراردادهای شخصی برای افراد را میدهد. اسکار به نظرش اصرار میکند و به ایزاک میگوید: «اگه تو سرمایه رو فراهم کنی و کارگرها کار کنن، منم کاری میکنم که شرکتمون بین شرکتهای دیگه بدرخشه.»
سکوت معناداری بین آنها شنیده میشود؛ در نهایت گویی نگاه آندو فرمانده به مواردی است که خواست واقعی نهان و درون آنها محسوب میشود. در فیلم فهرست شیندلر شاهدیم که تلاش اسکار برای بهره بردن از منافع شخصی در فرصت پیشآمده و تلاش ترسآلود ایزاک از نگاه انسانی و در یک جنگ بزرگ نابرابر است. ایزاک ناباورانه رفتار اسکار شیندلر و سایر نظامیان و افسران جنگی را واکاوی میکند و بهدنبال راهی برای نجات همکیشان و به طور کلی بشر در بحبوبۀ فاجعهبار جنگ است.
اما بهراستی پایانی بر جنگ هست؟ آثار هنری حقایق را به نمایش میگذارند اما آیا از این طریق راه گریزی از خونریزی و نابرابری وجود دارد؟ تماشای فیلم و خوانش نقد فیلم خارجی و ایرانی دریچههای جدیدی به روی بینش ما از جهان نابرابر باز میکند.
بازسازی یک شخصیت واقعی در فیلم فهرست شیندلر
معرفی فیلم فهرست شیندلر؛ اجتنابناپذیری جنگ از زندگی
فیلم فهرست شیندلر نمایش بخشی از تاریخ فراموشنشدنی بشری است، اما آیا آن تاریخ و وقایع به پایان رسیدهاند؟ پس از جنگ جهانی اول و دوم آشکارا انسانکشی و فاجعۀ بشری دیده میشد و از آن زمان به بعد هریک از جوامع انگشت اتهام به دیگری میگیرند که آن کشور آغازگر جنگ جهانی سوم بوده است؛ در حالی که همۀ جوامع به طریقی در حال تغذیه از جنگ هستند.
دانش بشری در گرو خدمت به تهیۀ ابزار هویت یافته و هرچه ابزار قدرتمندتر باشد، آن جامعه ترسناکتر و در نتیجه متمدنتر است؛ چراکه قدرت تسلیحات و زور خود را بهعنوان فرهنگ و در نهایت تمدن معرفی میکند. این چیزی است که قدرتمندان و بازیگران چرخۀ رهبری جوامع تلقین میکنند و هوش زنان، جوانان و کودکان را در ساخت مهمات جنگی و هرچه در خدمت جنگاوران باشد تشویق میکنند.
این افراد تبدیل به بردگانی صاحبنفوذ و اسیرانی بهظاهر آزاده میشوند که در هر شکل مشغول حفظ حیات هستند، اما حیات و جنگ هریک چگونه امتداد و ادامه پیدا میکنند؟ پایان جنگ امکانپذیر است؟ انسان از ابتدا برای رفع نخستین نیازهای طبیعیاش به جنگ روی آورده است؛ نبرد با طبیعت و حیوانات.
فروید از ویژگیهای روانشناختی تکامل فرهنگی، دو ویژگی «قدرتیابی» و «درونی شدن تمایلات پرخاشگرانه» را بسیار مهم میداند. قدرتیابی بر زندگی غریزی بشر تسلط مییابد و بر خواستهای او حکم میکند. فروید غریزۀ پرخاشگرانه را غریزۀ تخریب و مرگ میداند.
در نقد فیلم فهرست شیندلر اشاره به کاراکتر آمون گات مثال بارز اشارۀ فروید است. او حیوانصفت، لخت و عریان به کشتار زنان و مردان و کودکان میپردازد. او احساس قدرت و برتری در یک تفریح جانکاه دارد. گویی هرروز از لیست کشتارهایش حقوق میگیرد یا اینگونه ثروتش را بر خود گواراتر مینوشد. انسانها را میکشد بیآنکه جرمی مرتکب شده باشند.
در این بخش از بررسی فیلم فهرست شیندلر دیالوگی از هلن هیرش، خدمتکار و معشوق یهودی آمون گات، خالی از لطف نیست: «من این شرایط رو پذیرفتم. حتماً اون یه روز من رو میکشه. به زنی که داشت رد میشد شلیک کرد و اون رو کشت. اون زن داشت بار میبرد. فقط زنی بود که از اونجا رد میشد؛ نه از کسی چاقتر، نه لاغرتر، نه آهستهتر و نه سریعتر از بقیه بود. واقعاً نمیدونم چرا اون رو کشت. هرچی بیشتر حرکات جناب رئیس رو میبینی بیشتر متوجه میشی که هیچ قانونی وجود نداره که اگه پیرو این قوانین باشی در مصونیت هستی.»
اسکار شیندلر یکی از کاراکترهای مهم آشکارکنندۀ حقایق فیلم فهرست شیندلر است. او در این سکانس سعی دارد هلن را از القای حس ترس کشته شدن به وسیلۀ آمون در امان نگه دارد. فهرست شیندلر سعی دارد عشق را مقابل غریزۀ قدرت قرار دهد؛ البته هم به منظور غریزۀ جنسی که فروید از آن یاد میکند و با سرکوب خشم نیز معنا میدهد و هم از منظر یونگی که رابطۀ عاطفی و احساسی مادر و کودک را مطرح میکند. چنان که میبینیم آمون از هلن تشکر میکند. هر چند خدمتکار یهودی محسوب میشود اما نگاه و رفتارش با او محبتآمیز است؛ تا آنجا که آمونگات قصد دارد بعد از جنگ او را نزد خود نگه دارد.
در نقد فیلمSchindler’s List نشانۀ مورد نظر اسپیلبرگ در مورد قدرت عشق «کودک کت قرمزی» است که شیندلر و همسرش در حال تماشای فرار و پناهگیری او هستند. علاوهبر خود کودک، لباس، چشمان، موها و برق چشمهایش در آن صورت بیرنگ نشان قدرت عشق و زندگی بر مرگ است. برگزاری مراسم عقد دو زوج نیز اثباتی بر این ادعا خواهد بود.
نظر شما چیست؟ در اینباره میتوانید در قسمت نقد مخاطبانبا ما همراه شوید.
کودک کت قرمز در فیلم فهرست شیندلر
بررسی فیلم شیندلر؛ خشونت در جهت مرگ یا زندگی؟
در نقد فیلم فهرست شیندلر گویی اسپیلبرگ بهدنبال بازیابی نقش خانواده و در رأس آنها پدر است. کاراکتر اسکار شیندلر شخصیتی واقعی برآمده از جنگ جهانی دوم در سال 1944 است که بهمثابۀ پدر سعی در تشکیل و حفظ بنیان خانواده با حفاظت از یهودیانِ تسلیم ورطۀ جنگ دارد.
بنابر نظریۀ اسلاوی ژیژک، نظریهپرداز سینمایی، مضمون نهانی همۀ فیلمهای اسپیلبرگ، بازیابی پدر و اقتدار ازدسترفته است. از طرفی اگر بخواهیم هیتلر و افسران و همکارانش را خدایگانی بدانیم که بر جنگ فرمانروایی میکنند، لازم است اشخاصی همچون اسکار شیندلر و آمون گات را از یکدیگر متمایز کنیم.
گفتۀ دیگر اسلاوی ژیژگ نظر قابلتوجهی در رابطه با خشونت است: «خشونت خدایگانی دقیقاً مداخلۀ مستقیم خداوند قادر و قاهری نیست که بخواهد نوع بشر را بهخاطر زیادهرویهایش مجازات کند و نوعی پیشپرده یا گوشه کوچکی از داوری نهایی روز قیامت نیست. تفاوت میان خشونت خدایگانی و کنش غیرارادی عاجزانۀ خشونتبار ما انسانها در این است که خشونت خدایگانی به هیچ وجه تجلی قادریت خدا نیست، بلکه نشانهای از ناتوانی خدا (همان دیگری بزرگ) است. تنها تفاوت میان خشونت خدایگانی و کنش غیرارادی کور در کانون ناتوانی است. بدین ترتیب باید خشونت خدایگانی را از حاکمیت دولت به عنوان استثنایی که قانون را پایهگذاری می کند و نیز از خشونت ناب بهعنوان فورانی اقتدارگرایانه متمایز دانست.»
در تحلیل فیلم Schindler’s List باید بگوییم که هیتلر، آمون گات و همۀ بالادستان و زیردستان سایر حکومتها به طور کلی نشانهای از ناتوانی خدا و اسکار شیندلر خشونت ناب و همان فوران اقتدارگرایانه است. گرفتن شلنگ آب بر یهودیان در نزدیکی هلاکت، خشونت ناب و اقتدارگریانهای محسوب میشود که فقط ظاهر خشونت دارد و البته بهگونهای پدرانه نجاتبخش و زندگیدهنده است.
جملۀ اسکار شیندلر خطاب به آمون گات نیز که قدرت را در داشتن اسلحه و توانایی کشتن بیقیدوشرط آدمها میداند جالبتوجه است؛ «قدرت یعنی اینکه بتونی بکشی، اما نکشی.» این جمله بیانگر قدرت عشق نیز هست. در اینباره خواندن نقد فیلم مادر تأملات جدیدی به شما ارائه میدهد.
فهرست شیندلر؛ نمایش امید و عشق در میانه جنگ
فهرست شیندلر؛ نمایش قدرت سرخ
از نظر کسانی که خون میریزند، ریختن خون از دیگری بدون دادن صفات خوب، بد، مجرم و … امری طبیعی یا حتی ضروری محسوب میشود، در حالی که آنها از اضطراب قدرت که برانگیزانندۀ خشونت است رنج میکشند. حکومتهای نادان نیز به قیمت خون (این نطفۀ اصیل انسانی) به منصب پادشاهی مینشینند.
از نظر ما امتیاز فیلم شیندلر در استفادۀ نمادین جالبتوجه اسپیلبرگ است. زنان یهودی دست خود را زخم و با خون خود بزک میکنند. بزکی که حکم جانبخشی، زیبایی و در اصل زندگی را دارد. آنها در آن میان بهصورت عیان فریاد میکنند که زندهاند و امید و زندگی از مرگ قویتر است.
در نقد و بررسی فیلم شیندلر گلگون کردن صورت از خون و نمایش زندگی یادآور داستان عارفانۀ ایرانی منصور حلاج است که از خون دستان بریده بر صورتش مالید و به فرمانبرداران مرگ گفت: «خون بر صورتم میمالم که صورتم گلگون باشد، که مبادا خیال کنید از ترس زرد شدم.» گلگون مردان، سرخاب است. در اینجا هر چند که زنان فاعل این عمل هستند، اما نکتۀ جالبتوجه این است که شیندلر به وجود همۀ زنان و مردان فهرستش تأکید دارد. او آنها را برای هم و با هم میخواهد. او به هر شکل خواستار برابری است؛ زنان و مردان.
در فیلم فهرست شیندلر دخترک کت قرمزی را میبینیم که بهتنهایی از میان گذرگاه زنان و مردان یهودی و افسران و نظامیانی که آنها را دنبال میکنند میگذرد. از پلههای خانهای بالا میرود و در نهایت زیر تختی پنهان میشود. هر چند در سکانسی دیگر میبینیم که جسد او را برای سوزاندن روی انباشت جسدها حمل میکنند، اما آنچه آشکار است اندوه بشارت به زندگی خواهد بود. نمایش هولناک این لحظات، فیلم Schindler’s List را به یکی از بهترین فیلمهای جنگ جهانی بدل میکند.
اسکار شیندلر قصد عزیمت به چکسلواکی را دارد و با شنیدن دعای یهودیان در آن واپسین لحظات تمام داراییاش را برای به همراه بردن فرزندانش به چکسلواکی هزینه میکند. او با رشوه و هزینه به افسران نظامی، لیستی بلندبالا از زنان و مردان را به بهانۀ فعالیت در کارخانه با خود به چکسلواکی میبرد.
آیا شما فهرست شیندلر را فیلمی ضدجنگ میدانید یا معطوف به جنگ؟ به نظر شما پایان هیتلرها در جنگ ممکن است؟ فروید در بخشی از نامهاش به اینشتین که بهدنبال پاسخی برای نجات بشریت از جنگ بود نوشت: «چرا ما در مقابل جنگ چنین سخت آشته میشویم؟ شما و من و بسیاری دیگر؟ چرا ما به جنگ نیز چون دیگر مصائب آزاردهنده زندگی تن درنمیدهیم؟ چرا جنگ را امری طبیعی در نظر نمیگیریم که علل زیستشناختی دارد و تجربه به ما نشان داده که عملاً اجتنابناپذیر است؟» البته فروید پاسخ مفصلی دربارۀ حق حیات هر انسان مینویسد و توضیح میدهد اما بهراستی این حق حیات و صلح چگونه میسر میشود؟
اسلاوی ژیژک در کتاب «خشونت» با ترجمه «علیرضا پاکنهاد» بعد از توضیح صحنهای از جنگ در یک فیلم که نمایشِ درآوردن چشمهای فرد، له کردن بیضهها و شکنجههای سنگین دیگر است میپرسد: «این فیلم چه تأثیری بر تماشاگر دارد؟ آیا او بعد از تماشا میتواند رفتار معمولی داشته باشد؟» و پاسخ میدهد: «آری؛ البته تنها در صورتی که بتواند بهنحوی در کنشی که کارایی نمادین را به حالت تعلیق دربیاورد آنچه را که شاهد بوده است به فراموشی سپارد. این فراموشی مستلزم گرفتن حالتی موسوم به انکار بتوارهپرستانه است. میدانم ولی نمیخواهم بدانم که میدانم؛ بنابراین نمیدانم. میدانم ولی از پذیرفتن کامل نتایج این آگاهی خودداری میکنم و از همینرو میتوانم بهگونهای رفتار کنم که نمیدانم.»
فیلم فهرست شیندلر زوایای پنهان و آشکاری از جنگ و چگونگی پیروزی بر آن را نمایش میدهد که بدون شک چندین بار دیدن و نقد و بررسی آن بسیار پیچیده و قابلتأمل است.
نمایی از فیلم فهرست شیندلر
منجی بشریت؛ ظهور آگاهی
در این ورق از مجلۀ هنری اهل سینما با نقد فیلم فهرست شیندلر به تحلیل جالبتوجهی از نهاد جنگ رسیدیم. جنگ مقولۀ فاجعه و اسفناکی در زندگی بشری محسوب میشود که در عین فراری بودن انسانها از آن، تسلیم و اسیرشان کرده است. انسان از آغاز برای کسب نیازهای اساسیاش و رسیدن به آسودگی و آرامش به نبرد با طبیعت پرداخت و در حالی که میداند خبری از آسودگی و آرامش نیست، به نبرد با دیگری تن داد.
چگونه نسل انسان نخستین کشف را در طی اعصار به پیشرفت نسلی از انسان رساند که اکنون رو به فنا و نابودی است؟ فراموشی یا آگاهی؟! راستی بنا به دیالوگ معروف فیلم فهرست شیندلر «نجات یک نفر نجات یک نسله!» آیا یک تن میتواند یک دنیا را نجات دهد؟!
«دزدان دوچرخه» محصول سال 1948 و ساختۀ «ویتوریو دسیکا» فیلمساز ایتالیایی است. این فیلم مانند سایر آثار نئورئالیستی در خارج از استودیو و در محلههای واقعی شهر ساخته شد و فیلمنامه آن از روی رمانی به همین نام اقتباس شده است.
در این متن سعی کردهایم بسیاری از بهترین فیلمهای هیولایی و مهیجهای با قاتلان سریالی مدرن و فیلمهای اسلشر را جمعآوری کنیم و به فیلمهای این لیست بهمرور افزوده میشود. آمادهاید تا با بهترین فیلمهای ترسناک در دنیا آشنا شوید؟
«شمال از شمالغربی» اگرچه فیلم تکنیکزدهای است، هیچکاک در این اثر سینما را برای مخاطب از طریق فرم معنا میکند. ریتم مناسب، ایجاد شوک در دل تعلیق و پایانبندی فوقالعاده شاید فقط با بزرگمردی به نام هیچکاک قابلاجرا باشد.
در «بیچارگان» نیز مانند سایر آثار گذشته لانتیموس تکنیکهای سینمایی رعایت نمیشود، کارگردان همچنان فاقد ایده است و فیلم هرگز به فرم نمیرسد. فیلمنامۀ ضعیف، داستانپردازی فاجعه و صحنههای بیشمار اروتیک فیلم را به یک اثر پورنوگرافی تبدیل کرده است.
متنی که شما نوشتی نویسنده محترم بیشتر جنبه شناخت روانشناسانه اون هم از روی کتاب روانشناسی هیلیگارد زیموند فروید هست
چقدر نقد شما سطحی بود
چ نگاه جالبیه این بررسیش و این ک فروید غریزه پرخاشگرایانه را غریزه تخریب و مرگ میدانه
سم واقعی
سها جان خوشحالیم که از نقد خوشت اومده و امیدواریم باز هم به سایتمون سربزنی.
👌👌👏👏
متشکرم که با اهل سینما در ارتباطی
قلمتان پر توان
متشکرم از لطفتون دوست عزیز