نقد فیلم صبحانه با زرافه‌ها؛ طنزی ابزورد با طعم فلسفه و جنون

نقد فیلم صبحانه با زرافه‌ها؛ طنزی ابزورد با طعم فلسفه و جنون

کارنامه ناصر تقوایی + زندگی، جوایز و بهترین آثار | خالق سینمای اندیشمند ایران

کارنامه ناصر تقوایی + زندگی، جوایز و بهترین آثار | خالق سینمای اندیشمند ایران

امتیاز : بدون امتیاز
بروزرسانی : ۰۴/۰۸/۱۴
بازدید : 61بازدید
یک تصادف ساده؛ از مصاحبه با اسکورسیزی تا دستگیری عوامل و نخل طلای کن

یک تصادف ساده؛ از مصاحبه با اسکورسیزی تا دستگیری عوامل و نخل طلای کن

امتیاز : بدون امتیاز
بروزرسانی : ۰۴/۰۸/۱۴
بازدید : 145بازدید
نقد فیلم صبحانه با زرافه‌ها؛ طنزی ابزورد با طعم فلسفه و جنون

نقد فیلم صبحانه با زرافه‌ها؛ طنزی ابزورد با طعم فلسفه و جنون

امتیاز : بدون امتیاز
بروزرسانی : ۰۴/۰۸/۰۵
بازدید : 107بازدید
نقد سریال دکستر خون تازه؛ رستگاری یا سقوط نهایی؟

نقد سریال دکستر خون تازه؛ رستگاری یا سقوط نهایی؟

امتیاز : بدون امتیاز
بروزرسانی : ۰۴/۰۷/۲۸
بازدید : 182بازدید
ژانر درام چیست؟ بررسی کامل درام، زیرژانرها + بهترین فیلم‌ها

ژانر درام چیست؟ بررسی کامل درام، زیرژانرها + بهترین فیلم‌ها

امتیاز : بدون امتیاز
بروزرسانی : ۰۴/۰۷/۲۳
بازدید : 752بازدید
فیلم سینمایی گلادیاتور؛ فیلمی که اسطوره‌ها را به بازی می‌گیرد!

فیلم سینمایی گلادیاتور؛ فیلمی که اسطوره‌ها را به بازی می‌گیرد!

امتیاز : 6.5
بروزرسانی : ۰۲/۰۲/۱۵
بازدید : 7787بازدید
پنج دلیل که به فیلم دیدن وادارمان می‌کند

پنج دلیل که به فیلم دیدن وادارمان می‌کند

امتیاز : 6
بروزرسانی : ۰۲/۰۲/۱۵
بازدید : 7765بازدید
نقد فیلم تروی Troy؛ همیشه پای یک زن در میان است!

نقد فیلم تروی Troy؛ همیشه پای یک زن در میان است!

امتیاز : 7
بروزرسانی : ۰۲/۰۲/۲۰
بازدید : 7232بازدید
نقد انیمه اتک آن تایتان | مرز میان آزادی، مرگ و هیولا شدن

نقد انیمه اتک آن تایتان | مرز میان آزادی، مرگ و هیولا شدن

امتیاز : 8.33
بروزرسانی : ۰۲/۰۲/۱۵
بازدید : 6429بازدید
نقد فیلم هشت نفرت انگیز؛ جایی برای آدم‌های خوب نیست!  

نقد فیلم هشت نفرت انگیز؛ جایی برای آدم‌های خوب نیست!  

امتیاز : 7.6
بروزرسانی : ۰۲/۰۲/۱۶
بازدید : 6354بازدید
نقد فیلم خشم تایتان‌ها، انسان‌ها قاتلان خدایان هستند

نقد فیلم خشم تایتان‌ها، انسان‌ها قاتلان خدایان هستند

امتیاز : 10
بروزرسانی : ۰۲/۰۳/۱۹
بازدید : 5744بازدید
نقد فیلم نبرد تایتان‌ها؛ روایتی از نفرین‌های خدایان

نقد فیلم نبرد تایتان‌ها؛ روایتی از نفرین‌های خدایان

امتیاز : 10
بروزرسانی : ۰۲/۰۴/۲۶
بازدید : 5472بازدید
نقد فیلم نهنگ The Whale: بودن یا نبودن؛ مسئله این است!

نقد فیلم نهنگ The Whale: بودن یا نبودن؛ مسئله این است!

امتیاز : 10
بروزرسانی : ۰۲/۰۶/۰۴
بازدید : 4504بازدید
نقد سریال سرگذشت ندیمه؛ تکرار تاریخ ایران؟

نقد سریال سرگذشت ندیمه؛ تکرار تاریخ ایران؟

امتیاز : 10
بروزرسانی : ۰۲/۰۸/۱۱
بازدید : 4493بازدید
نقد فیلم مادر mother؛ روایت تلخ هستی و مرگ در عشق

نقد فیلم مادر mother؛ روایت تلخ هستی و مرگ در عشق

امتیاز : 10
بروزرسانی : ۰۲/۰۸/۲۰
بازدید : 4065بازدید

«صبحانه با زرافه‌ها» از آن فیلم‌هایی است که از همان دقایق اول تکلیفش را با مخاطب روشن می‌کند: قرار نیست جدی باشد، اما قرار هم نیست پوچ باشد. فیلم با ترکیبی از موقعیت‌های طنزآمیز، دیالوگ‌های به‌ظاهر بی‌منطق و لحظه‌هایی که از فرط اغراق خنده‌دار شده‌اند، دنیایی میان خیال و فلسفه می‌سازد؛ جایی که جنون منطق تازه‌ای پیدا می‌کند. آنچه این فیلم را زنده نگه می‌دارد نحوهٔ اجرای آن است؛ انرژی بازیگران، ریتم روایت و طنز زیرپوستی‌ای که گاه از دل بی‌معنایی معنا بیرون می‌کشد. «صبحانه با زرافه‌ها» نه فیلمی بی‌نقص است و نه مدعی نبوغ، اما بی‌تردید یکی از معدود آثار ابزوردی است که هم می‌خنداند، هم فکر می‌کارد. در این نقد فیلم صبحانه با زرافه‌ ها شما را با ابعاد مختلف این فیلم آشنا می‌کنیم.

آنچه در متن پیش‌رو می‌خوانید...

در این نقد، مضمون اصلی و بسیاری از بخش‌های مهم فیلم «صبحانه با زرافه‌ها» به‌طور کامل افشا می‌شود. اگر فیلم را ندیده‌اید و دوست ندارید موضوع آن را متوجه شوید، خواندن این نقد را به شما توصیه نمی‌کنیم. 

امتیاز نگارنده: 7 از 10

پیشنهاد: اگر اهل طنز تلخ و فلسفۀ پوچی هستی، این صبحانه را از دست نده. تماشای «صبحانه با زرافه‌ها» مثل خندیدن وسط یک کابوس است: عمیق، غریب و بامزه. برای کسانی که از تکرار کمدی‌های معمول خسته‌ شده‌اند، این فیلم یک شوخی جدی با زندگی است.

خلاصه داستان فیلم صبحانه با زرافه‌ها 

«صبحانه با زرافه‌ها» فیلمی ایرانی به نویسندگی و کارگردانی سروش صحت که در ادامۀ مسیر طنز فلسفی و جهان ابزورد او ساخته شده است. فیلم با ترکیب موقعیت‌های خنده‌دار و پرسش‌های وجودی تماشاگر را به دنیایی می‌برد که هم آشناست و هم به‌طرز عجیبی بی‌منطق. از نگاه مردم و منتقدان، صبحانه با زرافه ها نظرات مختلفی را برانگیخته است؛ گروهی آن را تجربه‌ای تازه و فلسفی از طنز ایرانی می‌دانند و گروهی دیگر کمدی‌ای پرستاره اما سطحی. در ادامه در نقد و بررسی فیلم صبحانه با زرافه ها این اثر را به‌طور کامل بررسی می‌کنیم.

صبحانه با زرافه ها

نقد فیلم صبحانه با زرافه ها از منظر فیلمنامه؛ آشوبی شیرین در شب عروسی

فیلمنامهٔ «صبحانه با زرافه‌ها» یکی از منسجم‌ترین و درعین‌حال آشفته‌ترین روایت‌های ابزورد در سینمای ایران است؛ متنی که از ایدۀ ساده زنجیره‌ای از موقعیت‌های کمدی سیاه، تعلیق‌‌آمیز و به‌شدت شخصیت‌محور می‌سازد. محور روایی فیلم شبی است که قرار است جشن باشد اما با اوردوز داماد به فاجعه تبدیل می‌شود. از این‌جا به بعد هر تلاشی برای «پوشاندن فاجعه» خود تبدیل به فاجعه‌ای تازه می‌شود.

فیلمنامهٔ «صبحانه با زرافه‌ها» نشان می‌دهد سروش صحت چطور از ایدهٔ به‌ظاهر دم‌دستی دنیایی از تناقض، طنز و اضطراب می‌سازد. این فیلم هم از نظر ساختار دراماتیک کنترل‌شده نگارش شده و هم از نظر لحن و ریتم جسورانه است. با وجود اینکه بسیاری از افراد می‌گویند فیلمنامۀ صبحانه با زرافه‌ها کاملاً تقلیدی است، اما هویتی مستقل دارد؛ روایتی که پوچی و خنده را در یک قاب جمع می‌کند و بیننده را میان قهقهه و تفکر معلق نگه می‌دارد.

ایدۀ اصلی فیلم ـ سوءمصرف مواد مخدر در شب عروسی و تلاش برای نرمال جلوه دادن اوضاع ـ به‌صورت متوالی و فشرده موقعیت‌های تصاعدی خلق می‌کند. این الگوی «دروغ روی دروغ» بستری ایده‌آل برای طنز ابزورد سروش صحت فراهم کرده است. در لایۀ زیرین فیلم دربارهٔ رفاقت مردانه، ترس از آبروریزی، اخلاق موقعیتی و پوچی کنترل بی‌نظمی است؛ جایی که آدم‌ها به‌جای مواجهه با بحران آن را می‌پوشانند و دقیقاً با همین پنهان‌کاری وضعیت را وخیم‌تر می‌کنند. نتیجه نیز نظمی مضحک که از دل آشوب زاده می‌شود.

ساختار دراماتیک؛ یک شب، یک مکان، هزار بحران

فیلمنامه براساس ساختار ارسطویی وحدت زمان و مکان نوشته شده است؛ شب عروسی مانند اهرم فشار عمل می‌کند و هر کنش کوچک دومینویی از بحران به‌دنبال دارد. این فشردگی به ریتم تند و تعلیق طنزآلود فیلم جان می‌دهد. در این میان، برادر عروس نقش ناظر سنت و آنتاگونیست موقعیتی را دارد. او نماد اخلاق جمعی و کنترل است و هر بار که نزدیک می‌شود سطح خطر بالاتر می‌رود. حضور او مانند ماشه‌ای است که با هر ورودش خنده و اضطراب باهم فوران می‌کند.

لحن و کمدی ابزورد؛ خنده از دل اضطراب

طنز فیلم از شوخی‌های کلامی نمی‌آید، بلکه از واکنش‌های اشتباه به موقعیت‌های غیرعادی زاده می‌شود. سروش صحت استاد خلق لحظاتی است که بیننده نمی‌داند باید بخندد یا نگران شود. سکوت‌های ممتد، تکرار سوءتفاهم‌ها و تأکید بر بی‌منطقی مؤلفه‌های اصلی سبک او هستند. در «صبحانه با زرافه‌ها» هر تلاشی برای حفظ ظاهر به‌نوعی شکست نمایشی (performative failure) تبدیل می‌شود؛ جایی که آبروداری خود به عامل بی‌آبرویی تبدیل می‌شود.

شخصیت‌پردازی و دینامیک گروه؛ هر شخصیت بخشی از بحران است

گروه دوستان داماد (پویا، شاهین، مجتبی) سه قطب اصلی فیلم‌اند: وسوسه‌گر، وسواسی و میانجی. واکنش‌های متضاد آن‌ها هم کمدی می‌سازد و هم تعلیق. داماد اما به‌عنوان موتور بحران ابژۀ کنش است نه سوژه؛ یعنی او بحران را ایجاد می‌کند ولی دیگران آن را می‌چرخانند. همین انتخاب باعث می‌شود تمرکز فیلم بر کمدی موقعیت‌های پیرامونی بماند و نه صرفاً بر خودِ شخصیت داماد.

دیالوگ و زیرمتن؛ ترس از داوری جمع

دیالوگ‌ها ساده و طبیعی‌اند، اما زیرمتنی سنگین حمل می‌کنند: ترس از قضاوت و رسوایی. بسیاری از صحنه‌ها با سکوت‌های موقعیت‌دار بار طنز و معنا را منتقل می‌کنند. ارجاعات غیرمستقیم به سنت‌های عروسی ایرانی، روابط خانوادگی و آبروداری باعث می‌شود فیلم هم طنز موقعیت بسازد و هم لایه‌ای اجتماعی بدون شعارزدگی داشته باشد.

فیلم صبحانه با زرافه ها

دربارهٔ بحث کپی بودن: اقتباس یا بازآفرینی؟

شباهت ایده به الگوهای هالیوودی مانند فیلم The Hangover انکارناپذیر است، اما شباهت در طرح اولیه مساوی با تقلید نیست. در صبحانه با زرافه‌ها کدهای فرهنگی بومی، ترس از آبرو و لحن فلسفی ـ ابزورد آن‌قدر پررنگ‌ است که اثر را از تقلید صرف جدا می‌کند. سروش صحت همان ایده را با زبان و اضطراب ایرانی بازآفرینی می‌کند؛ طنزی دربارهٔ جامعه‌ای که همیشه در حال «پنهان کردن فاجعه» است.

نکات منفی فیلمنامه و ساختار روایی صبحانه با زرافه‌ها

فیلمنامۀ صبحانه با زرافه‌ها درخشان‌ترین بخش فیلم است؛ جایی که سروش صحت موفق می‌شود طنز، فلسفه و ابزوردیسم را در یک مسیر مشترک قرار دهد. جایی که خنده می‌تواند شکل دیگری از مقاومت در برابر بی‌معنایی باشد. بااین‌حال تمرکز بیش‌ازحد بر نمادها و ایده‌های فلسفی گاهی روایت را از ریتم می‌اندازد. نشانه‌هایی همچون زرافه و عنکبوت به‌جای آنکه دراماتیک باشند، گاه به آرایه‌های معنایی تبدیل می‌شوند. برای نمونه، سکانس مرگ عنکبوت در ابتدای فیلم و تکرار آن در پایان با فلش‌بک گرچه تمثیل روشنی از چرخۀ گناه و رستگاری است، اما از منظر روایی مسیر داستان را کند می‌کند و از تعلیق می‌کاهد. در مجموع، فیلمنامه میان روایت و تأویل نوسان دارد؛ گاهی عمیق و بکر است، گاهی گرفتار ایده‌پردازیِ بیش‌ازحد.

شخصیت‌پردازی فیلم صبحانه با زرافه‌ها؛ تیپ، رفاقت و اضطراب در شب عروسی

شخصیت‌پردازی در صبحانه با زرافه‌ها براساس یک گروه دوستانه با تیپ‌های متمایز است؛ هر شخصیت در بحران شب عروسی کارکرد دراماتیک خاصی دارد و از برخورد تیپ‌ها با وضعیت بحرانی هم کمدی زاده می‌شود و هم تنش. سروش صحت آگاهانه از تیپ‌سازی به‌عنوان ابزاری برای ساخت موقعیت استفاده می‌کند؛ نه صرفاً برای خلق شخصیت‌های کاریکاتوری.

مجتبی: عقل نسبی در میانهٔ بی‌عقلی‌ها

مجتبی (با بازی بهرام رادان) به‌ظاهر عاقل‌ترین فرد جمع است؛ کسی که می‌خواهد اوضاع را کنترل کند؛ اما هر تصمیم منطقی او بحران را تشدید می‌کند. در سکانس معروفی که تصمیم می‌گیرد داماد را به‌طور موقت در اتاق سرد نگه دارد تا کسی متوجه بی‌هوشی‌اش نشود، عقل‌گرایی‌اش به نقطۀ پوچی مطلق می‌رسد. رابطه‌ی نزدیک او با رضا،بار همذات‌پنداری فیلم را بر دوش می‌کشد و او را از سطح تیپ صرف فراتر می‌برد. او همان «تماشاگرِ درون فیلم» محسوب می‌شود که میان منطق و جنون گیر کرده است.

رضا: موتور بحران و قلب احساسی فیلمنامه

رضا (با بازی پژمان جمشیدی) دامادی است که از لحظه‌ی اوردوز تا درگیری با دوستان همیشه منبع بحران بوده است. او در اغلب صحنه‌ها حضور فیزیکی دارد اما کنش ندارد؛ به همین دلیل بیشتر «ابژهٔ کنش» است تا سوژه. در عین حال رضا تنها شخصیتی است که احساسات انسانی‌اش باقی می‌ماند. نقطهٔ عطف دوم فیلمنامه جایی است که او دوباره به‌هوش می‌آید و بحران عاطفی میان او و مجتبی بالا می‌گیرد. این تضاد بین بدن ناتوان و بار عاطفی فیلم را از سطح کمدی صرف جدا می‌کند.

پویا: بی‌خیالی به‌مثابۀ فاجعه

پویا (با بازی هوتن شکیبا) شخصیت سبُک‌بال و بی‌قید جمع است. او همیشه راه‌حل‌های لحظه‌ای می‌دهد، از گفتن حقیقت فرار و با بی‌خیالی‌اش بحران را چند برابر می‌کند. در یکی از صحنه‌های کلیدی وقتی همه مضطرب‌اند، او تنها کسی است که با آرامش می‌گوید: «یه چایی بخوریم، درست می‌شه!» و درست بعد از آن فاجعهٔ بعدی رخ می‌دهد. او نمایندۀ آن بخش از جامعه است که «آرامش ظاهری» را با «بی‌مسئولیتی» اشتباه می‌گیرند.

شاهین: آبروداریِ ناکام و تضاد درونی

شاهین (با بازی بیژن بنفشه‌خواه) در ظاهر اهل شوخی است، اما لایه‌ای تلخ و عبوس درون خود دارد. گذشته‌اش و میل بیمارگونه‌اش به حفظ ظاهر او را به مرکز اخلاق متزلزل فیلم تبدیل می‌کند. در صحنه‌ای که تلاش می‌کند با لبخند جلوی خانوادهٔ عروس را بگیرد و هم‌زمان بدن نیمه‌هوشیار داماد از پشت‌پرده دیده می‌شود، طنز و تراژدی به اوج می‌رسد. شاهین از دل همین تناقض‌ها یکی از باورپذیرترین شخصیت‌های فیلم می‌شود.

شخصیت‌های مکمل: آینه‌های تماتیک

ـ دکتر: شخصیت دکتر (با بازی هادی حجازی‌فر) دیر وارد داستان می‌شود اما حضورش تعیین‌کننده است. او با چند دیالوگ کوتاه پوچی کل ماجرا را مطرح می‌کند. جملۀ کلیدی‌اش که می‌گوید: «هیچ‌چیز جدی‌تر از تلاش برای جدی گرفتن نیست» فلسفهٔ نهفته پشت فیلم را خلاصه می‌کند.

ـ برادر عروس: برادر عروس به‌عنوان ناظر سنت و آنتاگونیست موقعیتی با هر ورودش سطح خطر را بالا می‌برد. او نمایندۀ فشار اجتماعی و ترس از قضاوت است؛ همان نیرویی که همهٔ دوستان را دروغ‌گو، پنهان‌کار و مضطرب نگه می‌دارد.

تیپ در خدمت درام، نه تزئین

فیلم آگاهانه از تیپ‌سازی برای ایجاد ریتم استفاده می‌کند. در حالی که برخی افراد به سطحی‌بودن نسبی برخی شخصیت‌ها اشاره کرده‌اند، بازی بازیگران و طراحی موقعیت‌های پرریتم این ضعف را تا حد بسیاری پوشانده است. درواقع، ترکیب شهرت و تیپ در این فیلم ابزاری استراتژیک است: رادان، جمشیدی، شکیبا و بنفشه‌خواه هرکدام با برند شخصی‌شان تیپ را سریع به ذهن تماشاگر منتقل می‌کنند،تا فیلم بدون مقدمه وارد موقعیت شود. همین انتخاب از سوی برخی افراد به‌عنوان «فلسفه با شخصیت‌های قلابی» نقد شده، اما در منطق ابزورد فیلم کاملاً توجیه‌پذیر است.

شیمی و داینامیک گروه؛ ضرباهنگ کمدی از دل اضطراب

کمدی فیلم بر شیمی بین بازیگران بنا شده است. واکنش‌های اشتباه زنجیره‌وار، سوءتفاهم‌های کلامی و تلاش بی‌وقفه برای آبروداری هم‌زمان خنده و اضطراب می‌سازند. در صحنه‌ای که گروه می‌کوشند داماد را از درِ پشتی تالار بیرون ببرند اما هر بار یکی مانع می‌شود، ریتم فیلم و بازی جمعی به نقطهٔ اوج می‌رسد؛ کمدی از دل استیصال و نه شوخی‌نویسی. همین هماهنگی گروه بازیگران ستون اصلی اثر است؛ جایی که ضعف‌های فردی در عمق شخصیت‌ها با هماهنگی گروهی جبران می‌شود.

کمدی شخصیتی؛ تضاد میان خودتصوری و واقعیت

خنده‌ها از تضاد میان «تصور شخصیت از خودش» و «رفتار واقعی او» زاده می‌شود. شاهین خودش را مدیر بحران می‌داند، اما هر تصمیمش بحران تازه‌ای می‌سازد. پویا فکر می‌کند بی‌خیالی راه‌حل اصلی است اما دقیقاً همان بی‌خیالی همه‌چیز را بدتر می‌کند. دیالوگ‌ها هم نشان‌دهندۀ از ترس از داوری جمع است. جمله‌ای مثل «شب دارکی شد» نه‌فقط شوخی زبانی که نشان‌دهندۀ حال‌وهوای ابزورد فیلم است؛ خنده‌دار و درعین‌حال اندوه‌بار.

نقد فیلم صبحانه با زرافه ها

نکات منفی شخصیت‌پردازی در نقد فیلم صبحانه با زرافه ها

قهرمان‌ها جذاب و طراحی تیپ‌های‌شان متوازن است، اما عمق روان‌شناختی آنان کمتر از پتانسیل واقعی‌شان است و شخصیت‌هایی همچون رضا (پژمان جمشیدی) و مجتبی (بهرام رادان) در حد محرک بحران و میانجی منطقی باقی می‌مانند. نمونه‌اش زمانی است که تصمیم‌های بهرام رادان برای پنهان‌کاری بحران تازه‌تری می‌سازد. به همین ترتیب، پویا (هوتن شکیبا) و شاهین (بیژن بنفشه‌خواه) بیشتر کارکرد کمدی فیزیکی و کلامی دارند تا تحول شخصیتی. این گروه بازیگران واقعاً دوست‌داشتنی هستند، اما در انتهای ماجرا تغییری بنیادین در آنان نمی‌بینیم.

کارگردانی فیلم صبحانه با زرافه‌ها؛  تلفیق طنز ابزورد و فلسفۀ زیستن

سروش صحت در صبحانه با زرافه‌ها از دل یک موقعیت ظاهراً پیش‌پاافتاده جهانی استعاری و چندلایه خلق کند. فیلم او بیش از آنکه به‌دنبال خنداندن باشد می‌خواهد سؤالی فلسفی بپرسد: «در جهانی که هر حرکت ما بحران تازه‌ای می‌زاید، آیا می‌توان عاقل ماند؟»

سروش صحت در صبحانه با زرافه‌ها با تکیه بر تجربۀ طولانی خود در کمدی موقعیت و جهان صمیمی آثار تلویزیونی‌اش رویکردی تازه‌تر و سینمایی‌تر دارد. او این بار به‌جای ساختن موقعیت‌های صرفاً خنده‌دار جهان بسته‌ای می‌سازد که در آن هر خنده طعم تلخِ اضطراب و پوچی دارد. درنتیجه فیلمی را می‌بینیم که در مرز میان کمدی، درام و ابزوردیسم است؛ جهانی که در آن هر شوخی صورت دیگری از درماندگی محسوب می‌شود.

صحت از همان سکانس افتتاحیه با نورهای سرد، رنگ‌های خاموش و قاب‌های فشرده جهانی خفه و مضطرب می‌سازد که خنده در آن به‌نوعی واکنش دفاعی تبدیل می‌شود. فضای فیلم ـ شب عروسی‌ای که به شکلی کابوس‌گونه به درازا می‌کشد ـ بیشتر از آنکه یک موقعیت واقعی باشد، ذهنیت شخصیت‌ها را بازتاب می‌دهد؛ نوعی کمدی موقعیت که در آن هر تصمیم ساده جرقۀ بحرانی تازه است.

این جهان کوچک استعاره‌ای از جامعۀ شهری امروز ایران است: افرادی میان شرم اجتماعی، اخلاق متزلزل و میل به رهایی. صحت از این بستر استفاده می‌کند تا طنز را نه برای سرگرمی بلکه به‌عنوان ابزاری برای برهنه کردن روان معاصر به‌کار بگیرد.

ریتم، میزانسن و طراحی موقعیت؛ فشردگی به‌مثابۀ خنده

ریتم فیلم ترکیبی از سکون و انفجار است. در نیمۀ نخست، تدوین آگاهانه کند است تا حس ملال و بلاتکلیفی به مخاطب بدهد، اما در میانه با شروع زنجیرۀ بحران‌ها برش‌ها سریع‌تر و تندتر می‌شوند. صحت برخلاف اغلب کمدی‌های ایرانی که بر شوخی‌های زبانی متکی‌اند، کمدی خود را از بدن بازیگران، فاصلۀ فیزیکی میان آن‌ها و سوء‌تفاهم‌های بصری استخراج می‌کند.

به‌ویژه در سکانس رستوران [که جمع دوستان در میانۀ بحرانی جدی وانمود می‌کنند اتفاقی نیفتاده است] دکوپاژ ضربی و دوربینِ دستی تضاد میان بحران و تظاهر را به طنز تصویری تبدیل می‌کند. این لحظات از نظر ریتم و فیزیک بازی درخشان‌ترین بخش‌های فیلم‌اند.

در نقد فیلم صبحانه با زرافه ها باید اضافه کنیم که این اثر سینمایی به‌درستی از فضاهای بسته‌ای همچون موتورخانه، پشت‌صحنهٔ تالار و پارکینگ استفاده می‌کند تا تنش و خنده را هم‌زمان بیافریند. بدن نیمه‌هوشیار داماد تبدیل به پراپس Props اصلی روایت (اثاثیه و اشیای فیلم) می‌شود؛ شیئی متحرک که اطراف آن بحران می‌چرخد.
برش‌های کوتاه و ریتم تند تدوین با مکث‌های حساب‌شده‌ای همراه‌اند که خجالت، اضطراب و لو رفتن را حس‌پذیر می‌کنند؛ همان نوسانی که امضای شخصی صحت در کمدی‌های سیاهش است.

نشانه‌ها، نمادها و فلسفۀ تصویر

در ادامۀ نقد فیلم صبحانه با زرافه ها باید بگوییم که صحت در طراحی بصری از نمادها و اشیای تکرارشونده‌ای استفاده می‌کند که بار معنایی مضاعف دارند. زرافه نماد فاصله و بلندی نگاه است؛ موجودی که از بالا همه‌چیز را می‌بیند اما درگیر نمی‌شود. عنکبوت روی دست رضا اشاره‌ای به اسارت، اضطراب و تعلیق است و فضای شب‌زدۀ باغ‌وحش در پایان مرز خواب و بیداری را مخدوش می‌کند.

بااین‌حال، فیلم در لحظاتی از این نشانه‌پردازی عبور نمی‌کند و در سطح آرایه‌های تصویری باقی می‌ماند. صحت گاهی بیش از آنکه از نماد برای گسترش درام استفاده کند، آن را در خدمت تمثیل فلسفی نگه می‌دارد؛ امری که برخی منتقدان آن را «زیادی فلسفی کردنِ موقعیت‌های ساده» دانسته‌اند.

هدایت بازیگران و لحن فیلم صبحانه با زرافه‌ها

یکی از نقاط قوت بزرگ صحت، کنترل گروه بازیگران است. او میان بداهه‌پردازی و انضباط اجرایی تعادلی نادر برقرار کرده است. پژمان جمشیدی در نقش رضا اضطراب را با نوعی بی‌قراری کمدی ترکیب می‌کند؛ بهرام رادان در نقش مجتبی منطق را تا مرز فروپاشی پیش می‌برد و هوتن شکیبا و بیژن بنفشه‌خواه دو قطب سبک‌سری و خودفریبی‌اند. صحت با تنظیم دقیق فاصلۀ فیزیکی بین این شخصیت‌ها به‌جای دیالوگ از بدن آن‌ها برای ساختن طنز و تنش استفاده می‌کند.

در لحظات اوج، سکوت‌ها جای شوخی را می‌گیرند. نگاه‌های خیره و گفت‌وگوهای نیمه‌کاره بار دراماتیکی دارند که یادآور لحن ابزورد فیلم «جهان با من برقص» است، اما این بار پخته‌تر و کنترل‌شده‌تر.

نقد و بررسی فیلم صبحانه با زرافه ها

نکات منفی کارگردانی و میزانسن

در کارگردانی، سروش صحت با انتخاب مکان واحد (تالار و موتورخانه) موفق می‌شود از محدودیت مکانی برای خلق ریتم فشرده و طنز موقعیتی بهره بگیرد، اما در لحظاتی نیز این طراحی بصری درگیر نمادگرایی می‌شود و از تمرکز بر روایت فاصله می‌گیرد. برای مثال، حضور زرافه در چند پلان استعاری جذاب است، اما از سطح نشانه‌ای فراتر نمی‌رود. میزانسن نزدیک و قاب‌های فشرده در صحنۀ عروسی حس خفگی و اضطراب را تقویت می‌کند؛ با این حال در یک‌ربع پایانی که تمایل کارگردان به فلسفۀ تصویری بیشتر شده است، سرعت روایت کم می‌شود و التهاب اولیۀ درام فروکش می‌کند.

بازیگری در فیلم صبحانه با زرافه‌ها

بازیگران ستون احساسی و اجرایی فیلم سروش صحت‌اند؛ همان‌جایی که جهان طنزآلود و فلسفی فیلم شکل انسانی به خود می‌گیرد. صحت هوشمندانه ترکیبی از چهره‌های آشنا در کمدی (شکیبا، جمشیدی، بنفشه‌خواه) را در کنار بازیگری از جهان درام و تراژدی (هادی حجازی‌فر) قرار داده و از این تضاد انرژی تازه‌ای خلق کرده است.

هادی حجازی‌فر؛ ورود غافلگیرکننده به جهان ابزورد

حضور هادی حجازی‌فر در نقش دکتر یکی از جسورانه‌ترین انتخاب‌های سروش صحت است. بازیگری که پیش‌تر با نقش‌های جدی و واقع‌گرایانه‌اش در فیلم‌هایی همچون «ایستاده در غبار» و «موقعیت مهدی» شناخته می‌شد، این‌بار پا به جهانی گذاشته که با منطق و روان‌شناسی سنتی بیگانه است.

دکتر در فیلم شخصیتی زخمی از گذشته محسوب می‌شود که میان عقل و جنون سرگردان است. او با لحنی آرام از مرگ فرزندش سخن می‌گوید و همین سادگی تضادی دلخراش میان لحن خونسرد و عمق اندوه درونی او می‌سازد. حجازی‌فر در این نقش با حذف اغراق و کنترل احساسی مثال‌زدنی،صحنه‌ای می‌سازد که در یاد می‌ماند؛ مونولوگ او دربارۀ فقدان فرزند می‌توانست به دام سانتی‌مانتالیسم بیفتد، اما او این صحنه را تبدیل به لحظه‌ای از سکوت و تفکر می‌کند؛ لحظه‌ای که فیلم را از کمدی صرف به تأملی دربارۀ زیستن و فقدان می‌برد.

حضور او نه وصله‌ای ناجور بلکه نقطۀ تعادل فیلم است. در میان جهان شلوغ، پرگفت‌و‌گو و مضطرب سایر شخصیت‌ها دکترِ حجازی‌فر حکم یک مکث دارد؛ سکوتی که معنا می‌زاید.

حضور هادی حجازی‌فر مرکز ثقل ترکیب بازیگران فیلم است؛ او با بازی کم‌حرکت اما پرمعنا به اثر بُعدی وجودی می‌دهد که پیش‌تر در آثار صحت کمتر دیده می‌شد. در نهایت، بازی حجازی‌فر نقطه‌ اوج پختگی اجرایی فیلم است؛ حضوری که نه با شوخی بلکه با سکوت، خنده و تأمل را هم‌زمان در ذهن مخاطب می‌نشاند. او بی‌آنکه کلمه‌ای اضافه بگوید از مرگ، فقدان و معنا حرف می‌زند؛ درست همان‌چیزی که «صبحانه با زرافه‌ها» می‌خواهد بگوید.

بهرام رادان و پژمان جمشیدی؛ دو قطب عقل و آشوب

بهرام رادان در نقش مجتبی همان شخصیت آشنای «عاقلِ ناتوان از تصمیم» را بازآفرینی می‌کند، اما این‌بار با ظرافت و کنترل بیشتر. بازی او در سطح نگاه و تردید شکل می‌گیرد. در لحظاتی مخاطب حس می‌کند او می‌خواهد همه‌چیز را جمع‌وجور کند، اما با هر تصمیمش بحران تازه‌ای می‌سازد. این بازی دقیقاً در خدمت لحن ابزورد فیلم است؛ عقلانیتی که خودش منبع فاجعه است.

در مقابل، پژمان جمشیدی نقش رضا را با انرژی و ریتمی تندتر بازی می‌کند. او در گفتار و بداهه‌گویی هنوز ردپای بازی تلویزیونی‌اش را دارد و گاهی اغراق‌های فیزیکی‌اش از فضای رئال فیلم بیرون می‌زند. بااین‌حال، در لحظات سقوط و درماندگی لحنی صادق و انسانی پیدا می‌کند که تضاد میان خنده و ترحم را زنده نگه می‌دارد.

شیمی گروهی بازیگران

قدرت اصلی فیلم در بازی گروهی است. هماهنگی میان هوتن شکیبا، بیژن بنفشه‌خواه و بهرام رادان در سکانس‌های پرتنش ـ از حمل بدن نیمه‌هوشیار رضا تا پنهان‌کاری‌های پی‌درپی ـ مثال‌زدنی است. صحت در هدایت ریتم بازی جمعی استادانه عمل کرده است: شوخی، سکوت و ترس در کنار هم جریان دارند و بازیگران با واکنش‌های زنجیره‌ای جهان ابزورد فیلم را باورپذیر می‌کنند.

بیژن بنفشه‌خواه که معمولاً تیپ شوخ و سبک‌سر را بازی می‌کند، در این فیلم لحنی تلخ و رئال‌تر دارد. طنز او نه برای خنده بلکه برای تلطیف اضطراب موقعیت است. این وجه تازه از بازی او مانع سقوط فیلم به لودگی می‌شود.

فیلم سینمایی صبحانه با زرافه ها

طراحی صحنه و فیلمبرداری؛ بازتاب بصری جهان ابزورد

طراحی صحنه و فیلمبرداری در صبحانه با زرافه‌ها نه صرفاً پس‌زمینۀ رویدادها، بلکه زبان بصری تفکر سروش صحت‌ هستند و حس ابزورد، اضطراب طنزآمیز و فضای نیمه‌سورئال فیلم را به شکلی عینی متجسم می‌کنند؛ جهانی که در آن، مرگ و شوخی در یک قاب نفس می‌کشند.

امیرحسین حداد، طراح صحنه فیلم، در گفت‌وگویی اشاره کرده بود که هر لوکیشن باید روح داشته باشد و این جمله کلید فهم طراحی صحنۀ فیلم است. جهان صحت در ظاهر آشناست؛ تالار عروسی، زیرزمین و هتل اما در جزئیات بصری، ناآرام و نابه‌هنجار می‌شود.

تالار عروسی که باید مکانی برای جشن باشد به یکی از غریب‌ترین فضاهای سینمای سال‌های اخیر تبدیل شده است: گل‌ها پژمرده‌اند، نورها بیش از اندازه چشمک می‌زنند و رنگ‌های سفید در ترکیب با سایه‌های تیره حس جشنی بر لبۀ مرگ را القا می‌کنند.

در مقابل، زیرزمین و موتورخانه نقطه اوج طراحی‌اند؛ فضاهایی سرد، فلزی و بسته که بیش از آنکه واقعی باشند استعاری‌ و بازتابی از ناخودآگاه جمعی شخصیت‌ها هستند. زیرزمین جایی‌ است که نقاب‌ها فرو می‌افتند و منطق ابزورد بر همه‌چیز حاکم می‌شود. طراحی این فضاها فیلم را از رئالیسم به روان‌درامی کابوس‌گونه سوق می‌دهد.

فیلم‌برداری؛ مینی‌مالیسم در خدمت معنا

فیلم‌برداری صبحانه با زرافه‌ها برعهدۀ آرمان فیاض (فیلم‌بردار دو «جهان با من برقص» و «طلا») بود و نگاه او کاملاً در امتداد جهان فکری صحت است. فیاض با استفاده از قاب‌های بسته، حرکت‌های محدود و نورهای طبیعی مفهوم «حبس در موقعیت» را عینیت می‌بخشد.

نورپردازی در فیلم به‌طرز هوشمندانه‌ای دوگانه است:

1) در سکانس‌های صبح، نور طبیعی و رنگ‌های سرد حس رخوت و بی‌حرکتی می‌سازد.
2) در سکانس‌های شب‌، رنگ‌های گرم و لرزان مرز میان صمیمیت و فروپاشی را محو می‌کنند؛ به‌ویژه در صحنۀ گفت‌وگوی حجازی‌فر با دوستان نور زردِ لرزان میان تسلی و فروپاشی معلق است؛ نوری که به‌نوعی بازتاب نوسان درونی شخصیت‌هاست.

فیلم‌برداری در هتل نگین گچسر نیز با هوشمندی از معماری طبیعی و مصنوعی بهره می‌برد. ترکیب درختان، پنجره‌های وسیع و دکورهای مصنوعی تضاد جهان طبیعی و انسانی را برجسته‌تر می‌کند. در نماهای لانگ‌شات از پنجره‌ها حس بخشش و آرامش پایانی بی‌کلام منتقل می‌شود.

میزانسن و قاب‌بندی؛ نظم در دل آشوب

سروش صحت و آرمان فیاض در طراحی میزانسن از تقارن و چیدمان گروهی بهره می‌برند تا نظم بصری را در تضاد با آشفتگی درونی شخصیت‌ها قرار دهند. صحنه‌ای که شخصیت‌ها دور میز نیم‌دایره نشسته‌اند به‌روشنی استعاره‌ای از مدار بستۀ تصمیم‌هایشان است؛ دایره‌ای از تکرار، گفت‌وگو و بی‌نتیجگی.

حرکت دوربین اغلب آرام و ناپایدار است؛ گاهی لرزش‌های عمدی دارد تا ناکامی در حفظ نظم را تداعی کند و گاهی با توقف ناگهانی (freeze) زمان را از حرکت بازمی‌دارد. نمونۀ دقیق آن سکانس سقوط داماد از پله‌هاست که با تدوین ریتم‌دار و میزانسن دقیق موقعیتی ابزورد و تراژیک را به اوج می‌رساند.

نقد فیلم صبحانه با زرافه ها سروش صحت

آخر فیلم صبحانه با زرافه ها چی شد؟

پایان فیلم صبحانه با زرافه‌ها ترکیبی از تلخی، خیال و آشتی با مرگ است؛ روایتی که از واقعیت جدا می‌شود تا به قلمروی استعاره و فلسفه وارد شود.​ در لحظات انتهایی فیلم، رضا (پژمان جمشیدی) دیگر به زندگی بازنمی‌گردد و دوستانش در مواجهه با مرگ او هرکدام دچار نوعی بیداری درونی می‌شوند. روایت با یادآوری صحنۀ ابتدای فیلم [جایی که مجتبی عنکبوتی را می‌کشد] حلقه‌ای معنایی می‌سازد: یک کنش کوچک که به فاجعه‌ای بزرگ ختم شد و اکنون جهان ابزورد فیلم با همین چرخه به نقطۀ آغاز بازمی‌گردد.​​

در پایان، سروش صحت از بُن‌بست تراژدی عبور می‌کند و فیلم را به قلمروی شبه‌خیالی می‌برد؛ صبح و زرافه [نماد رؤیا و بخشش] جای فاجعه را می‌گیرند. مخاطب درمی‌یابد شاید این وقایع رؤیا یا بازنمایی کارمایی لحظۀ مرگ بوده‌اند.​ فیلم‌ساز عمداً پایانی باز و شاعرانه می‌سازد تا بین زندگی و مرگ مرز روشنی باقی نماند. آخرین تصویر که در فضایی آرام و روشن شکل می‌گیرد، بیش از مرگ دربارۀ رهایی است: این‌که گاهی پایان فقط آغازِ نوعی بینش تازه است.

نقد فیلم صبحانه با زرافه ها؛ آغوشی برای پوچی و رفاقت

صبحانه با زرافه‌ها فیلمی است دربارۀ بحران، دوستی و انتخاب‌های اشتباه که در پوستۀ طنز و ابزورد تصویری تلخ از معنای زندگی ارائه می‌دهد. سروش صحت با کنار هم گذاشتن خنده و فاجعه جهانی می‌سازد که در آن هیچ تصمیمی بی‌پیامد نیست؛ مانند همان له کردن عنکبوتی که همه‌چیز از آن آغاز می‌شود. اگرچه فیلم در نشانه‌پردازی و ریتم گاهی افراطی عمل می‌کند، در تلفیق فلسفه و شوخ‌طبعی تصویری از انسان ایرانی امروز می‌سازد [مضطرب، گرفتار و در عینِ فروپاشی هنوز امیدوار به رفاقت]. پایان فیلم نه داوری است و نه نجات، فقط نگاهی آرام است به بخششی که شاید هنوز ممکن باشد.

نظری داری؟ بنویس برامون...
در اهل سینما بخوانید...
Nasser Taghvaei's artistic career
اخبار سینمای ایران
کارنامه ناصر تقوایی + زندگی، جوایز و بهترین آثار | خالق سینمای اندیشمند ایران

از آبادان تا تهران، از واقع‌گرایی تا فلسفۀ زندگی | کارنامه هنری ناصر تقوایی پر از آثار ماندگاری است که با نگاهی انسانی و شاعرانه ساخته شده‌اند. این یادداشت نگاهی به میراث سینمایی ناصر تقوایی، یکی از مهم‌ترین کارگردانان موج نو ایران دارد.

خواندن این متن
jafar-panahi
اخبار سینمای ایران
یک تصادف ساده؛ از مصاحبه با اسکورسیزی تا دستگیری عوامل و نخل طلای کن

یک تصادف ساده اثر جعفر پناهی است که به‌خاطر آن نخل طلای کن را گرفت. در این خبر از مصاحبه مارتین اسکورسیزی با او تا خلاصه داستان فیلم، عوامل، دستگیری و توقف ضبط آن‌ها و … را می‌خوانید.

خواندن این متن
به نقد فیلم صبحانه با زرافه‌ها؛ طنزی ابزورد با طعم فلسفه و جنون امتیاز دهید.
1 Star2 Stars3 Stars4 Stars5 Stars6 Stars7 Stars8 Stars9 Stars10 StarsLoading...